کشمکش
$22.00پندار مسلمانان، به خصوص بنیادگرایان، از دوران خلافت نخستین چهار جانشین پیغمبر اسلام که «خلفای راشدین» خوانده می شوند تصویر روزگار طلایی و آرمانی اسلام را پرداخت میدهد، ولی قدیمی ترین متون اسلامی واقعیتی کاملاً غیر ازین را برملا می سازند – واقعیت از هم دریده گی شیرازۀ امت مسلمه حتی پیش از آنکه پیکر پیغمبر به خاک سپرده شود. نزدیکترین یاران پیامبر در بحبوحۀ زد و بندها، خیانتها، فساد ها و تهدید به مرگ کردن ها برای چنگیازی به قدرت و ثروت پیغمبر با هم به جدال و کشمکش پرداختند. این کتاب نخستین دفتر سرگذشت این «جانشینان نفرین شده» است که از روی بازیگران آن ماجراها و چگونگی نقش ایفا کردنهای آنها پرده بر میدارد.
هاله الوردی با همان شیوهیی که در نوشتن «واپسین روزهای زندگی محمد» به کار بست در کلاسیکترین آثار اسلامی که کمتر مورد مراجعه قرار گرفتهاند به کاوش پرداخت تا این تاریخ پوشیده را به رشتۀ تحریر کشد. ماجراهای آن روزهای سرنوشت ساز نمایشنامۀ تراژیدی تمام عیاراند، چون در منازعات و مناقشات شخصیتهای مطرح آن روزگار سرنوشت اسلام و به بیان وسیعتر سرنوشت جهان نطفهبندی شد.
4 دیدگاه برای ذکر افغان؛ در اسناد بازمانده از دستبرد زمان | دورۀ ۲ جلدی
روح الله وسیم –
این کتاب در افغانستان کجا به دست بیارم
هزاره اوغان –
(افاغنه) تاریخی هزاره های تاتار و مغول ها بودند. این در متون متعدد تاریخی ذکر شده. افغان های متاخر/امروزی ائتلاف قبایل مختلف (از جمله گروههایی مانند هزارههای افغان) که به صورت جمعی به نام افاغنه یا افغان شناخته میشدند تشکیل شده. پشتو زبان ها بیشتر در ۱۵۰-۲۰۰ سال اخیر افغانیزه و افغان خطاب شده اند. (منابع – ذبده التواریخ، تاریخ سیاح و و….)
امید ابرار –
عالی و خیلی پر محتوا.
Amir Andari –
یکی از نکات مهم برای تأمل، تکامل زبان پشتو به شکلی است که امروزه میشناسیم. به گفتهٔ محمود طرزی، زبانی که توسط «افاغنه» تاریخی – اشاره به ائتلاف قبایل مختلف (از جمله گروههایی مانند هزارههای افغان) که به صورت جمعی به نام افاغنه یا افغان شناخته میشدند – صحبت میشد، در اصل «اوغانی» یا «افغانی» نامیده میشد. این زبان اولیه افغانی ممکن است به عنوان نمونه اولیه پشتوی مدرن عمل کرده باشد. در مراحل اولیه، اوغانی به قدری با فارسی همسو بود که به راحتی به عنوان یک زبان مجزا تشخیص داده نمیشد.
اما پس از ویرانیهایی که توسط مغولها و تیمور لنگ به بار آمد، بسیاری از فارسیزبانان با سواد (یا تاجیکها) یا کشته شدند یا مجبور به مهاجرت به مناطق مرکزی ایران و هند شدند. این وضعیت خلأ فرهنگی و زبانی به وجود آورد، به ویژه در مناطقی مانند سیستان، که اجازه داد عناصر هندو تازهوارد در آنجا مستقر شوند. اعتقاد بر این است که این پویایی جدید، راه را برای ظهور آنچه بعداً به عنوان پشتو شناخته شد هموار کرد، اگرچه در آن زمان هنوز به آن اوغنی گفته میشد.
به طور مشابه، در بخش شرقی خراسان، پس از ظهور شخصیتهایی مانند اخوند دارویزه و پیر روشان، شواهدی از توسعه زبانی مشابه مشاهده میشود. زبان جدیدی پدیدار شد که ویژگیهای زیادی با پشتوی مدرن مشترک داشت و مقدار قابل توجهی از واژگان فارسی را نیز در بر میگرفت.
سپس، با ورود بریتانیا به هند، شرقیشناسان شروع به طبقهبندی این گویشهای مرتبط تحت برچسب «پشتو» کردند. به مرور زمان، دولت مدرن افغانستان از استفاده از واژه «افغانی» در گفتمان رسمی خود فاصله گرفت و پشتو را به عنوان زبان متمایز این منطقه تثبیت کرد.