• 0 Items - $0.00
    • کتابی در سبد خرید شما نیست.

افسانۀ گیلگمیش

$10.00

در گذشته‌های خیلی دور، آسمان و زمین باهم نزدیک بودند و از بالا کوه‌ها دست انسان‌ها به آسمان می‌رسید. خدایان و انسان‌ها در کنار هم می‌زیستند. خدایان در بلندای کوه‌ها و انسان‌ها در پایین کوه‌ها در دره‌ها کنار چشمه‌ها و رودخانه‌ها زندگی می‌کردند.
هزاران سال پیش در شهری بنام اوروک که دیوارهای بلند داشت، پادشاهی جوان، تنومند، خودخواه و ستم‌گر زندگی می‌کرد. شیر و گاو وحشی نر را بدون نیزه و شمشیر شکار می‌نمود. همه را وادار کرده بود در خدمت او باشند، حتا دختران جوان را برای خدمت به قصر برده بود و به دیدار پسران جوان نمی‌گذاشت. مردم از ستم گیلگمیش به ستوه آمدند، به خدایان زاری و شکایت کردند.
خدای آسمان (آنو) زاری و شکایت مردم را می‌شنود و به خدای قالب‌ساز (ارورو) فرمان می‌دهد که موجودی بسازد به اندازه‌ی گیلگمیش قوی باشد. خدای قالب‌ساز خاک را با آب دهان خود تر می‌کند و انکیدو را می‌آفریند. انکیدو تنومند بود، مانند زنان گیسوان بلند داشت و مانند شیر قوی و مانند پلنگ بیشه چابک بود. در گندم‌زار با حیوانات زندگی می‌کرد، حیوانات را دوست داشت و شکارچیان را نمی‌گذاشت حیوانات را شکار کنند یا آزار دهند. او یک مرد وحشی بود که خدایان برای زورآزمایی با گیلگمیش آفریده بودند.

ناقص‌الحقل

$15.00

پیش از پرداختن به اصل موضوع، می‌خواهم تأکید کنم، من هیچ کشوری را نمی‌شناسم که مسئلهٔ برابری زن و مرد در آنجا حل شده باشد. در هر گوشهٔ دنیا، نابرابری حقوق زن و مرد به نحوی وجود دارد و تمام کشورها با این مسئله‌ روبه‌رویند. اما در کشورهای پیش‌رفته، مشکلات جامعه، از جمله این مشکل، به رسمیت شناخته شده است. در آنجا اندیشمندان، جامعهٔ شهروندی و نهادهای مدافع حقوق بشر در جهت روشنگری و تأمین برابری جنسیتی، کار و تلاش می‌کنند. آنان مقاله می‌نویسند؛ کتاب منتشر می‌کنند؛ فلم، نمایش و موسیقی تولید می‌کنند؛ بحث برابری جنسیتی را شامل نصاب درسی می‌کنند و از نصاب درسی، شاخص‌های جنسیت‌ستیزی را حذف می‌کنند. اما در افغانستان این مشکل به رسمیت شناخته نمی‌شود؛ بر آن سرپوش گذاشته می‌شود تا به‌نحوی، دیده‌نشدن مشکل، مساوی به نبودن آن وانمود شود. این است که زن در افغانستان و کشورهای شبیه آن، از امکانِ گذار به حقِ داشتنِ کرامت انسانی محروم است.

بررسی اوضاع سیاسی افغانستان

$13.00

عدم آگاهی نسل‌های موجود به اوضاع سیاسی افغانستان در قرن بیستم میلادی و قبل بر آن از تجارب اشغال متجاوزان خارجی، کشمکش‌های خونین و تقابل نظامی برای کسب و حفظ اقتدار سیاسی مستلزم تحلیل‌های گسترده از مهمترین مباحث زنده‌گی و گوشۀ از تاریخ مبارزات آگاهانه مردم این خطه می‌باشد. بررسی‌های علمی و تحقیقی در بارۀ شناسایی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ردیابی و پی‌جویی اوضاع سیاسی این مقطع بدون توجه به پیشینۀ سیاسی – تاریخی ممکن و مقدور نمی‌باشد.
مؤرخان چند برهۀ از تاریخ معاصر را به دلایلی که بستر رشد و شکوفایی بوده مستثنی می‌دارند: پادشاهی امیر شیر علی خان، زمامداری امیر حبیب الله خان و دهۀ دموکراسی.

شیهه‌ی رخش

$15.00

در میان باغی بزرگ، خانه‌‌ی قدیمی و باابهتی قرار دارد. خانه از گِل خام ساخته شده، اما از ظرافت باقی‌‌مانده در آن، پیداست که روزگاری بازار و رونقی داشته است. در گوشه‌ای از بزرگ‌ترین اتاق خانه، پیرمردی بر روی صفحه‌ای از شن و ریگ خم شده و به دقت به آن خیره شده است. او گوشه‌ی دستار پهلَوی خودش را از جلو به عقب می‌برد و با چوبی که در دست دارد، روی صفحه‌ی شنی، خط ممتدی را از گوشه‌ی راست بالایی به طرف چپ آن رسم می‌کند. آثار بی‌خوابی و خستگی در چهره‌ی استخوانی و بزرگش به چشم می‌خورد. دخترش شهرناز با کاسه‌ای آب به کف وارد اتاق می‌شود.

گریه کن سرزمین محبوب من

$15.00

آن روزها، تقویم تاریخ را حوادث طبیعی تعیین می‌کرد. حوادثی مانند زلزلۀ کلان، گاومرگی، سیلاب، خشک‌سالی و یا هم نزاع‌هایی که میان دو قریه یا دو طایفه صورت می‌گرفت، مبدأ محاسبات انگاشته می‌شد. به همین‌گونه روزی که عروسی مادرم بود، به‌گونۀ بی‌سابقه، ملخ هجوم آورده بود و سال عروسی مادر و پدر در سال ملخ واقع شده است.
سرزدن گیاهان، شگوفۀ درختان، آوای پرندگان مهاجر، پیام هریکی، از فصلی خبر می‌داد و مردم به‌صورت دقیق از روی این حوادث می‌دانستند که در کدام فصل سال قرار دارند و چه باید بکنند. آمدن خیل مرغابی‌ پس از گذشت چله صورت می‌گرفت و سردی هوا رو به گرمی می‌نهاد؛ قطار کلنگ‌ها و لک‌لک‌ها با منظرۀ تماشایی‌شان بوی بهار را با خود می‌آورد. با گذشت چهل روز نخست زمستان، گل‌های سفید از زیر برف سر می‌کشیدند که به گل بهمنی موسوم‌اند و همزمان با تحویل سال، لاله‌های خوش‌رنگ با داغ سیاه بر دل جلوه‌گری می‌کردند. در ماه ثور کبک‌ها به جفت‌گیری می‌پرداختند و بر نوک صخره‌ها، کبک‌های نر برای جلب جفت خویش به غزل‌سرایی می‌پرداختنند. روزها به ساعت‌ها و دقیقه‌ها تجزیه نشده بودند. سه جزء داشتند. پگاه، چاشت و بیگاه. کسی به کمبود وقت قرار نداشت؛ همه کس ساعاتی برای کار، استراحت، دیدن دوستان و اقارب و اختلاط داشتند.
شمار کتاب‌ها محدود بود. تعداد آن‌ها از چند درجن بیشتر نبود و بالای تاقچه و یا رف‌ها جا می‌گرفتند. خانه‌های رهایشی دسته‌بندی ناشده بود. در بیشتر موارد در خانه‌های نشیمن، هم تنور می‌افروختند و آشپزی می‌کردند و هم در گوشۀ آن گوسالۀ شیرخوار و یا بزی، جا خوش کرده بود…

کاکامراد قصه می‌گوید

$12.00

پدرم در ماه حوتِ ام‌سال کچالوهای قاش شده را در دل نمناک زمین ماند و پس از آن چند بیل خاک هم رویش ریخت‌. یادم است همان روزهایی بود که یخِ زمین تازه باز شده بود. مثل هر سال دیگر، دست آبله‌پُر‌ش را بالا برد و دعا کرد‌. او زیر لب از خدای آسمان‌ها خواست سالِ پُر آب و زمین پُر برکت داشته باشیم:
پروردگارا، کاری کو که امسال از زمینایت حاصل پُربار بگیریم.
این هم یادم است که آن‌روز تب داشتم، فکر می‌کردم کومه‌هایم سرخ‌‌رنگ شده و دور و برِ چشم‌هایم از گرمی می‌‌سوزد. داغ بودم؛ درست مانند روزهایی که با مادرم در پختن کچالوی تنوری کمک می‌کردم. درحالی که خودم را محکم در میان پتوی پشم گوسپند پیچیده بودم، از ته دل آرزو کردم که آرزوهای پدرم برآورده شوند چون آرزوهای پدرم آرزوی مشترک من و مادرم هم بود….

بازارچه‌ تاشقرغان

$10.00

نویسنده‌ی این کتاب، خانم لی گلپک، سال‌ها پیش به شمال افغانستان سفر کرد و این داستان را برای کودکان نوشت. سفر او با عبدل و شیرین به بازارچه‌ی تاشقرغان، همراه با تصاویر زیبا و رنگارنگ همراه است. با خواندنِ داستان بازارچه‌ی تاشقرغان با کسب‌وکار و زندگی مردم این محل در حدود بیشتر از 50 سال پیش، آشنا می‌شوید. همراه با عبدل و شیرین به رسته‌های آهنگری، کوزه‌فروشی، شیشه‌گری، پتره‌گری، نخ‌ریسی، بزازی و طناب‌بافی،… سفر کنید و ببینید که در آن سال‌های دور مردم برای نوشتنِ یک نامه‌ی ساده ناچار نزد میرزای دهکده می‌رفتند. با خواندن این کتاب، با نام‌ و شکلِ چیزهای آشنا می‌شوید که قبلاً با آن مواجه نشده‌اید و اگر راستش را بخواهید، بیشترِ این چیزها یا به کُلی نابود شده‌اند ویا شکل‌شان تغییر کرده است.

جعل تاریخ و تاریخ جعل در افغانستان

$15.00

حین مطالعهٔ کتا‌ب‌های تاریخ افغانستان، به موارد بسیاری برخوردم که با منابع معتبر و معاصر اختلاف آشکار دارد. این اختلاف یا از روی اهمال و بی‌دقتی نویسنده در نقل مطلب از منابع است، یا از روی تعمد و سوء نیت به غرض جعل و تحریف تاریخ. علاوه بر این، عدم دست‌رسیِ نویسنده به منابع دست اول و اعتماد و اکتفا به منابع متأخر، موجب صدور حکم‌های نادرست در قضایای تاریخی شده است.
گذشته از این‌ها، قلّت مآخذ و ناشناخته ماندن بسیاری از منابع تاریخ افغانستان برای مورخین، سبب شده که کج فهمی‌هایی رخ دهد. در چند دههٔ پسین، کتب بسیاری که نیم قرن قبل کسی به آنان دسترسی نداشت، از بایگانی‌ها، آرشیف‌ها و کتا بخانه‌ها بیرون آورده شد و چاپ و منتشر گشت. اما موارد تحریف و جعل که به آن اشاره شد، غیر از سهو و اشتباهات است، که البته کسی از ارتکاب به آن مستثنی بوده نمی‌تواند.

آهو، به خانه برگرد!

$10.00

آسمان صاف و زیبا بود. هوای ملایم بهار هنوز بوی نوروز و عطر نرمِ سبزه‌های نَورسیده را در خود داشت. در گوشه‌ای از این منظره‌ی بهاری، چند تا چوچه‌‌آهوی وحشی هم دیده می‌شدند. آهوها مست و شاد در دامنه و اطرافِ قله‌ی کوه می‌چریدند. شماری هم روی پره‌های نسبتاً هموار سنگ‌های کوه خوابیده بودند و نشخوار می‌کردند. آهوبچه‌هایی‌که از کوه پایین‌ آمده بودند، با شیطنت و چالاکی،‌ با پاهای نازک خود روی سبزه‌ها چنان خیزهای بلند برمی‌داشتند که گویا بدن‌های‌شان از جنس باد باشد.
ناگهان آهوهای بالغ گوش تیز کردند و هراسان هر سو را پاییدند. هوا را بو کشیدند و گردن‌های خود را راست‌ کردند تا دقت‌شان بیشتر شود. دو سه نفر تفنگ به‌دست از پشتِ گردنه با صدای بلند فریاد کشیدند:
آهااااااای هاهاهاهاااااای.

زن نامه (نقد گفتمان پدرسالار)

قیمت اصلی $11.00 بود.قیمت فعلی $10.00 است.

«زن موفق زنی است‌که از نظر توانایی‌های شخصیتی (یادگیری دانش و مهارت‌های معاصر) و اقتصادی مستقل شود. هیچ مردی، زنی را خوش‌بخت نمی‌تواند. چشم به راه مردی نباشید که سوار بر اسپ سپیدی بیاید و شما را پشت سر خود سوار کند و ببرد تا خوش‌بخت‌تان کند. آن مرد برای خوش‌بختی شما نیامده است، برای این تصور آمده که با بردن شما احساس خوش‌بختی کند. ممکن او با تصوری‌که از رابطه به‌عنوان تملک و تصاحب دارد، از تصاحب شما احساس خوش‌بختی کند. اما هر انسانی‌که برای هر هدفی به شما نان می‌دهد، آن نان فقط شکم شما را سیر می‌کند؛ آزادی و اصالت وجودی و شخصیتی شما را از شما می‌گیرد. شما برای او برده می‌شوید. ممکن یک برده‌ی جنسی محترم و دوست‌دار باشید. بنابراین نخست در پی توانایی‌های شخصیتی و استقلال اقتصادی خود باشید، بعد با مردی زندگی و هم‌سری را آغاز کنید. در این صورت، شما انسانی استید که آزادی وجود، آزادی عمل، آزادی انتخاب، آزادی خرید و آزادی بخشش دارید.»