• 0 Items - $0.00
    • کتابی در سبد خرید شما نیست.

رستاخیز بازماندگان

$25.00

نوروز صبح زود به آبشار رسید. آخرین باری که او این‎جا آمده بود، پنج سال پیش بود. این روزها که در آستانه‌ی هژده‌سالگی ایستاده بود، نتنها بار مسئولیت قریه‏اش را بر دوش می‏کشید که برای یافتن چه‎باید‎کردهایش نیز می‎اندیشید. با آن‌که نگران وضعیت کنونی بود، اما با امیدواری به آینده می‎نگریست.
نوروز که شیفته‌ی بلندی‎ها بود، به این می‌اندیشید که به بلندایی صعود کند که پای کسی نرسیده باشد. شاید نمی‌دانست که آرزوها همیشه برآورده‌شدنی نیست. آبشاری که او امروز به دیدنش آمده بود، حسی کمتر از صعود به قله‌ها برای بیننده نمی‌بخشید. اما دیدار امروز او از این آبشار نتنها برایش فرح‌بخش نبود که اندوه‎ ذهن‎آزاری در او خلق کرده بود. حتا نمی‎دانست چی نیروی ندانسته‌ا‎ی پایش را امروز به این‏جا کشانده است.