• 0 Items - $0.00
    • کتابی در سبد خرید شما نیست.

عرفان در شعر سیدنادرشاه کیانی

(دیدگاه 5 کاربر)

$20.00

  • شابک: 978-1-312-07023-3
  • نوبت چاپ: چاپ اول، 1402
  • تعداد صفحات: 312 صفحه
  • نوع جلد: شومیز
  • قطع: رقعی

گزینه‌های خرید:

خرید مستقیم

پاره‌ای از متن:

سیدنادرشاه‎کیانی عارف دلسوخته‎یی است، که شرارآتش قلبش را می‎توان در لابه‎لای سروده‎هایش به خوبی تماشا کرد. موضوع مورد بحث در این رساله بررسی عرفان در شعر سیدنادرشاه کیانی است. دراشعار او، اعتقاد به خداوند به شکل خیلی لطیفی تبارز یافته است. در اشعار او خداوندی مورد ستایش قرارگرفته است، که عقل از شناخت او عاجز است. به نظروی خداوند درهمه‎جا وهمه زمان موجود است و در عرفان او تصور خدای جبار ذوانتقام به تصویر پروردگار سراسر نور و رحمت و شفقت مبدل می‎گردد او انسان را پرتوی از نور ازلی می‎داند، که «فردوس برین» جایش بود و درقالب آدم در این «دیرخراب آباد»، که دنیایش می‎خوانند، کشانده شد. و حال هم انسان گنجینۀ اسرار خداوندی است و می‎تواند خداوند را در وجود خویش و درهر ورق این روزگار مشاهده کند.
او انسان را اشرف مخلوقات دانسته واصل و جوهر اساسی انسان را ترکیب شده از دو اصل می‎پندارد؛ یعنی جسم و روح، که اصل روح انسان از عالم قدسی است و جسم از عالم خاک اگر انسان همین روح خویش را صیقل دهد، عروج می‎کند و همطر از با فرشته‎ها می‎گردد، و به ذات خداوند تقرب حاصل کند.

پرداخت ایمن

درگاه ایمن و مطئن

ضمانت بازگشت

درصورت مشکلات فنی و فیزیکی

انتقال رایگان

برای خرید بیش از ۱۲۰ دالر

سلامت فیزیکی

انتقال سالم و استاندارد کتاب

5 دیدگاه برای عرفان در شعر سیدنادرشاه کیانی

  1. رستم یزدانی

    کتاب جالبی به نظر می رسد. کتاب کابل بسیار سریع به پیش می رود. خدا قوت بچه ها.

  2. امان الله

    میخواهم آن کتاب به دست آورم ومطالعه نمایم.

  3. Abdulaziz

    برای اولین بار

  4. دین محمد ایام

    من میخواهم این کتاب را مطالعه کنم

  5. جنرال ارکانحرب محمد صالح جهش

    این ادم نی نویسنده است و نی عارف ِیک ادم که از تقلب و کاپی از اشعار حافظ شیرازی و سعدی چیزهای را جمع کرده و ان را بنام خود گویا تحریر میکرده است .و اگرشما به گویا اشعار این ادم مراجعه نماید همه توهین به مخالفین و زنان را سخت مخاطب قرار داده است بنام بی عقل و غیره .
    زنان را گفته اند شیطان ماده -نفاق و فتنه اش ازحد زیاده -برادر با برادر کینه ورزد -چودشمن کینه دیرینه ورزد-خرابی جهان میباشد از وی-بود دایم زنان را فتنه درپی-چوخردرپیش پای خویش بینند-زاحکام خداوندی دوری گزینند.
    زنان زپهلوی چپ پدید امد -از شرافت و حیا بعید امد –
    دارند بخود ملحدان رهبری چند-از گربه و روباه و شغال است خبری چند-نه مرد خویش بودنه زن-مردم خنثی بود این قوم به کونش ذکری چند.
    اگر میخواهد واقعآ در باره این خاندان معلومات دقیق پیدا نماید به این دوجلد کتاب که درکتابخانه هزارستان موجود است مراجعه نماید.
    ۱.استبداد مذهبی و قیام روشنفکری جماعت ولایت بغلان نوشته من جنرال ارکانحرب محمد صالح جهش.
    ۲.فیاض خدایارُِ رهبران مستبد و جنبش ازادی بخش اسماعلیه های مناطق مرکزی افغانستان.

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *