ابر موفرفری
$12.00در افسانهها سالها سیر کردم
خدایان همه بندههای تو بودند
بتان را تراشیدهای تو، ولیکن
بتان هم تراشندههای تو بودند
به سجده خماندی سحر ساحران را
به بیرون که خواندی دمی راهبان را
کلیسانشینان که از کشتههایت…
کشیشان که شرمندههای تو بودند
به پایین کشیدی شبی آسمان را
به روی زمین فرش کردی و بعداً
ستاره، ستاره، به هنگام رقصات
همه جزء بینندههای تو بودند
پریهای پروانهبردوش دریا
هزاران گل شاد آغوش صحرا
زنان اثیریی همواره زیبا
همه زاده از دندههای تو بودند
به هرسو به دنبال گنجی دویدند
پس از رنجها هم، به رنجی رسیدند
زمین را که کندند مردان غمگین
طلاها فقط خندههای تو بودند
یلان زمینگیر برگشته از جنگ
هزاران چریک پر از رنگ و نیرنگ
سواران هندویی افتاده در گنگ
یکایک سرافکندههای تو بودند
گذشته گذشته، تو را جَسته جُستند
ولی از محالات بودی به هرحال
جوانان بشکوه، بر اسپ رؤیا
شریکان آیندههای تو بودند
تو را چوب کبریت انگشتهایم
تو را شعلههای رشید صدایم
تو را خط به خط دوست دارند رگهام
که عمری نویسندههای تو بودند
5 دیدگاه برای عرفان در شعر سیدنادرشاه کیانی
رستم یزدانی –
کتاب جالبی به نظر می رسد. کتاب کابل بسیار سریع به پیش می رود. خدا قوت بچه ها.
امان الله –
میخواهم آن کتاب به دست آورم ومطالعه نمایم.
Abdulaziz –
برای اولین بار
دین محمد ایام –
من میخواهم این کتاب را مطالعه کنم
جنرال ارکانحرب محمد صالح جهش –
این ادم نی نویسنده است و نی عارف ِیک ادم که از تقلب و کاپی از اشعار حافظ شیرازی و سعدی چیزهای را جمع کرده و ان را بنام خود گویا تحریر میکرده است .و اگرشما به گویا اشعار این ادم مراجعه نماید همه توهین به مخالفین و زنان را سخت مخاطب قرار داده است بنام بی عقل و غیره .
زنان را گفته اند شیطان ماده -نفاق و فتنه اش ازحد زیاده -برادر با برادر کینه ورزد -چودشمن کینه دیرینه ورزد-خرابی جهان میباشد از وی-بود دایم زنان را فتنه درپی-چوخردرپیش پای خویش بینند-زاحکام خداوندی دوری گزینند.
زنان زپهلوی چپ پدید امد -از شرافت و حیا بعید امد –
دارند بخود ملحدان رهبری چند-از گربه و روباه و شغال است خبری چند-نه مرد خویش بودنه زن-مردم خنثی بود این قوم به کونش ذکری چند.
اگر میخواهد واقعآ در باره این خاندان معلومات دقیق پیدا نماید به این دوجلد کتاب که درکتابخانه هزارستان موجود است مراجعه نماید.
۱.استبداد مذهبی و قیام روشنفکری جماعت ولایت بغلان نوشته من جنرال ارکانحرب محمد صالح جهش.
۲.فیاض خدایارُِ رهبران مستبد و جنبش ازادی بخش اسماعلیه های مناطق مرکزی افغانستان.