
پارهای از متن:
آن روز اگر تیر نمیخوردم و پایم زخم برنمیداشت، حالا به مقصد رسیده بودم؛ جایی که سزاوارش هستم. اما گویی بخت با من یار نبود که تیر خورم و به اینجا آورده شدم. شاید هم بخت با من یار بود که فقط زخمی شدم و به سرنوشت همراهانم گرفتار نشدم. سپاسگزار این مرد شریف هستم که به امان خدا رهایم نکرد. اینجا آورد تا مداوایم کند.
وقتی تیر خوردم، از جایم تکان نخوردم. خود را کنار سنگی گرفتم و صبر کردم. صبر کردم که روز بگذرد و تاریکی از راه برسد. شب هنگام سینهخیز و لنگلنگان از مرز گذشتم. صبح روز بعد، با پیرمردی روبهرو شدم؛ پیرمردی که اهل همین روستا است و ترک است. وقتی مرا در آن حال دید، به گمانم دلش به حالم سوخت. زیر بغلم درآمد و کمکم کرد. بدرقم جراحت برداشته بودم. چیزی نمانده بود که پایم را از دست بدهم.
صدایی رشتۀ خیالاتم را برهم میزند. سر میچرخانم و به بیرون نگاه میکنم. صدای سازی به گوشم میرسد. آه! خیلی گوشنواز است. چند روز است از جایم تکان نخوردهام. خیلی دلم میخواهد ببینیم بیرون چه خبر است. برمیخیزم. آخ! این درد لعنتی از پایم دستبردار نیست. درد طاقتفرسا در پایم جان میگیرد و به دو سمت خیز برمیدارد. درد را تحمل میکنم و لنگلنگان خودم را کنار پنجره میرسانم.
پرداخت ایمن
درگاه ایمن و مطئن
ضمانت بازگشت
درصورت مشکلات فنی و فیزیکی
انتقال رایگان
برای خرید بیش از ۱۲۰ دالر
سلامت فیزیکی
انتقال سالم و استاندارد کتاب
کتابهای مشابه
پشغور در آئینۀ جهاد
$56.00هدف از جمع آوری و نوشتن کتاب «پشغور در آیینه جهاد» این بوده که توانسته باشیم تا گوشهای از شهکاریها و تلاشهای مبارزان ومجاهدان منطقه را که بهخاطردفاع ازاسلام، وطن وإعلای کلمةالله قیام و جهاد کردند درج صفحات تاریخ سازیم. میبایست این کتاب خاطرات مجاهدین فراتر از منطقه پشغور را نیز احتوا میکرد، اما خاطره هر مجاهد به حدی طولانی است که گردآوری آنها از توان بنده خارج است. امیدوارم قلم بهدستان هر منطقه مطابق شناخت مبارزان ومجاهدان شان و بر حسب معلومات دقیق از شهکاریهای آنها چیزهایی بنویسند تا یاد و خاطره آنها نیز جاودانه بماند.
گرچه تلاش ما در این راستا بسیار اندک و نا چیز است، لیکن کوشش شده تا گوشهای از زحمات و جانفشانیهای مبارزین و مجاهدین منطقه را در این کتاب تبارز دهیم. زحمات و فداکاریهای قائد فقید ما احمد شاه مسعود شهید در رأس و تلاشهای پیهم سایر مبارزان و مجاهدان در دورههای مختلف جهاد و پیروزی علیه باطل مرا تشویق بر نگارش و تدوین این کتاب کرده است. علاوه از یاد و خاطره مردان حق، در این کتاب صحنههای عملی آنها در میدان نبرد و فتوحات چه در داخل و خارج پنجشیربه رشته تحریر آمده که از آنجمله فتح گارنیزیون پشغور از شاخصههای آن میباشد.
آزادی که یکی از نعمات الهی است، بدون تلاش و زحمات به دست نمیآید، بلکه برای شکستن موانع داخلی و بیرونی جانفشانیها باید کرد. فلهذا فداکاریهای مجاهدین در این راستا قابل قدر است. معلومات این کتاب در نتیجه ملاقات مستقیم با اشخاص یا از طریق تماسهای تیلفونی با آنها و یا هم توسط افراد سومی ثبت و درج شده است.
نویسنده در جریان برخی وقایع و سرگذشت آن روزگار نیز حضور داشتم، در لابهلای این کتاب برخی چشمدیدها و خاطرات خود را نیز دارم. علاوه از چشمدید اکثر وقایع و گزارشات پنجشیر را از طریق مخابره مرکزی پشغور که در آن مسئولیت داشتیم، آگاه میشدم.
در این کتاب تلاش شده تا وقایع آن روزگار را حتیالمقدور بر اساس چشمدید مجاهدین و مشاهدین به شکل مستند بازگو کنیم. در این شکی نیست که کتاب دستداشته با وجود تلاشها در دقیقبودن موضوعات و حوادث خالی از خطا و اغلاط نبوده و نیست. ممکن عدم ثبت تاریخ دقیق، وقایع و موقعیت دقیق برخی وقایع نسبت فاصله زمانی دلیل این امر باشد. همچنان ممکن است در بسا موارد در املا و انشا سکتهگیهایی نیز دیده شود که خود را از آن مبرا نمیدانم. فلهذا از خوانندهگان محترم خواهشمندم با ارسال ملاحظات نیک شان ما را در راستای بهترسازی موضوعات در چاپ بعدی همکاری نمایند.
مسعود؛ چهرهای صمیمی از رهبر افسانهای افغانستان
$30.00سفر من به شناخت مسعود، به هشت سال پیش برمیگردد؛ به یک بعدازظهر در شهر لسآنجلس. یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت که حتماً باید مستندی ببینم دربارهٔ جنگجویی در افغانستان. مردی پر از راز و رمز به نام احمدشاه مسعود.
من هیچگاه قبلاً نامش را نشنیده بودم و بهطورکلی افغانستان به طرز سادهای برای من یک جای خیلیخیلی دور بود؛ سرزمین افسانهها و حماسهها که بعدها داستانهای وحشتناکی از حملهٔ روسها به آن کشور شنیده شد و جدیداً کابوس طالبان به آن اضافه گشت. بعدازاین ماجرا من مستند مسعود را نگاه کردم.
از آن لحظه، من فقط چشمان مسعود را به خاطر دارم و چشمان همراهانش را. به طرز باورنکردنی، این مرد، قوماندانی که با شجاعت تمام علیه روسها جنگید، در حال خواندن شعر برای سربازانش بود. همچنان که بیشتر نگاه میکردم، جانفشانیهای بسیار این افغانستانیها مرا کاملاً از جایی که بودم رها کرد و به پنجشیر برد و به من چیزهایی دربارهٔ منابع فوق بشری روح انسان آموخت.
رستاخیز بازماندگان
$25.00نوروز صبح زود به آبشار رسید. آخرین باری که او اینجا آمده بود، پنج سال پیش بود. این روزها که در آستانهی هژدهسالگی ایستاده بود، نتنها بار مسئولیت قریهاش را بر دوش میکشید که برای یافتن چهبایدکردهایش نیز میاندیشید. با آنکه نگران وضعیت کنونی بود، اما با امیدواری به آینده مینگریست.
نوروز که شیفتهی بلندیها بود، به این میاندیشید که به بلندایی صعود کند که پای کسی نرسیده باشد. شاید نمیدانست که آرزوها همیشه برآوردهشدنی نیست. آبشاری که او امروز به دیدنش آمده بود، حسی کمتر از صعود به قلهها برای بیننده نمیبخشید. اما دیدار امروز او از این آبشار نتنها برایش فرحبخش نبود که اندوه ذهنآزاری در او خلق کرده بود. حتا نمیدانست چی نیروی ندانستهای پایش را امروز به اینجا کشانده است.
کودکان آخرین جزیره
$11.00موضوع یا به عبارت بهتر، موضوعات رمان جدید «زولفو لیوانِلی» بسیار جالب است. موضوعات متعددی با یک موضوع اصلی ربط پیدا میکند، مانند آثار بزرگ کلاسیک؛ یک اثر کلاسیک، پیوسته در اطراف و روی موضوع اصلی متمرکز میماند. این رمان زولفو لیوانِلی نیز به دلایل زیادی در میان کلاسیکها قرار میگیرد.
(…) «اینجهممّد» یک رمان تککاراکتری است. رمانهای زولفو نیز تککاراکتری یا به عبارت دیگر، شخصیتمحور هستند. زولفو لیوانِلی در مورد یک دیکتاتور مینویسد. اگر مردم آن ترکیهی زیبا، دموکراسیای را تجربه نکرده باشند و بدون هیچ حرفی درگیر جنگ شده باشند، بهخاطر دیکتاتورهاست. دیکتاتورها همیشه یک نفر نیستند، بلکه میتوانند چند نفر هم باشند.
(…) رمان زولفو، رمانی متفاوت و کاملاً جدید است. وقتی من این رمان را خواندم، بسیار متعجب شدم. زولفو یک اثر و یک رمان کاملاً جدید خلق کرده بود. اثر زولفو، برایم یک نوآوری غیرقابلپیشبینی بود. میخواهم نوآوریای که زولفو خلق کرده است را به خواننده بگذارم، اما چه کنم که نمیتوانم. ستمگر مرموزی است که ظلمش در ابتدا به چشم نمیآید؛ مغرور است، اما غرورش اصلاً واضح نیست. در چنین شخصیتی هرچیزی یافت می شود اما اصلا مشخص نیست یا او رفتارش را پنهان میکند. ما این اشخاص را میشناسیم؛ آنها را خیلی خوب میشناسیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.