• 0 Items - $0.00
    • کتابی در سبد خرید شما نیست.

تماشا با چشم بسته

$11.00

دشوار است همه چشم‌دید‌هایم را نکته‌‌نکته یاد‌آور شوم، ذهن آن‌قدر هم یار قلم نیست اما قصه قصه‌ی ماتم تلخی‌ست در مرگ انسانیت. فریادی که از گلوی حقیقت بیرون می‌جهد و دریایی که هیچ سدی نمی‌تواندش آرام. شاید این روایت در مواردی با قواعد رسمی داستان‌نگاری سازگار نباشد اما چه می‌توان کرد؟ نمی‌شد برای آراستن ظاهر، جان حقیقت را فدای ساختار کرد. نمی‌خواهم کلمات زیر سایه‌‌ی احساساتی‌برخورد‌کردن‌ها سرد شوند و واقعیت چادر افسانه بر سر کشد. خوب است برویم به روایتی از هزارسال رنج در دو ماه کنج زندان.

باغ آذریون‌ها

$11.50

پایهایم کشتزارِ زخمۀ ساطور هست
جنگلِ نارنج، صد فرسنگ از من دور هست

من که عمری انتظار باغ روشن می‌کشم
باغ آذریون‌ها پشتِ شبِ دیجور هست

منزل دوری که من امروز طی باید کنم
روستای روشنِ افرشته گانِ نور هست

در خیابان‌های خاکی نیست جز خیل گدا
جاده‌ها لبربز پایِ آدمِ مجبور هست

سیب باغی، تازه گل کردست و می‌گرید کسی
ممکن او رشکِ پری یا گریه‌هایِ حور هست

خانۀ پروانه‌های یادِ آتشگاه دور
کاسۀ خالیِ سر نه، کاسۀ تنبور هست

مرغهای خانگی! مجموعۀ مرغابیان!
پرسه در آفاق، بر باز و هُما دستور هست!

گورستان سر تپه

$26.00

فضای مسلط بر این رمان استعاره‌ای از زندگی مردمِ زادگاهم شهرستان اشکاشم است. یا به تعبیر دیگر، تکه‌هایی از این رمان با دردهای آن‌ها بخیه خورده‌است. بنابراین، رمان گورستان سر تپه را پیشکش می‌کنم به آن‌ها و تمام آدم‌هایی که به خاطر خوب‌بودن محکوم و محروم‌اند.

در پایتخت اندوه جهان

$6.00

برایت درد سرهای زیادی
درست کرده‌ام، نه؟
حالا مجبوری کنار پنجره
یا لب دریا بنشینی
به چیزهای زیادی فکر کنی
مثلاً به خوبی‌های خود
به بدی‌های من
و به ماهیانی که به قُلاب می‌افتند
مثل تو که به قُلاب من افتاده‌ای!

برگرفته‌هایی از کتاب: «از اسکیتا تا هند- آریایی‌های قدیم: افسانه‌ها و تاریخ»

$12.00

این کتاب یکی از بهترین و وزین‌ترین کتاب‌هایی است که تا کنون در باره آریایی‌ها، ایرانی‌ها و هندی‌ها به رشته نگارش در آمده است. نویسندگان کتاب از بزرگترین و بنام‌ترین هندشناسان و ایران شناسان جهان‌اند. کتاب دست داشته بر پایه صدها کتاب و مقاله و داده‌های علمی- اکادمیک، آثار موزه‌ها و کتیبه‌های باستانی هند و ایران و آسیای میانه و روسیه و با به کارگیری از پیچیده‌ترین روش‌های علمی در باره موضوع مورد نظر نگاشته شده است و به رغم آن که از چاپ آن بیش از سه دهه آزگار می‌گذرد، بی تردید یکی از سنگین‌ترین آثار در زمینه است.
کتاب وزین «از اسکیتیا تا هند: آریایی‌های قدیم- اسطوره‌ها و تاریخ» که اکادمیسین بونگارد- لوین یکجا با داکتر ادوین گرانتوفسکی نوشته بودند، شهکار بی نظیری در زمینه تاریخ باستان است که چند بار جمعا در هشتاد هزار نسخه به چاپ رسیده است.

زَن/دان

$8.00

این بغض‌هایِ در رحِمم بقچه بقچه چیست؟
دکتر به رنجِ تازه‌ی من گفته بود: «کیست»

مادر خطاب می‌کنی‌اش، گاه همسرت
اما جدای نسبت‌تان، زن خودش چه؟ کیست؟

بیرونِ در محجبه، در خانه لختِ شرم
آدم نگو به زن، تو بگو نوعی از دوزیست

مردی اگر کنار غزل‌های من نخواب
مردی اگر مقابل افکار من بایست

من ساکتم مقابلِ فریاد هر شبت
این ضعف نیست عشق من، این بی‌تفاوتی‌ست

می‌خواست شاد زاده شود این غزل ولی
آن شب به جایِ نطفه، پدر در رحم گریست

مرگ سودخور

$15.00

من در سالهای 1312 هجری که طلبه‌ی مدرسه‌های بخارا به شمار می‌رفتم، بی‌باششگاه ماندم و در بخارا که تقریباً صد در مدرسه‌ی کلان و قریب همین‌قدر مدرسه‌ی خرد داشت، برای من حجره‌ی قابل استقامتی به زودی یافت نشد. زیرا هرچند همه‌ی مدرسه‌های بخارا رسماً وقف بوده، خرید و فروش آن‌ها از روی شریعت روا نباشد هم در زمان‌های آخر با فتوای علمای دین که در مسئله‌های دینی حیله‌های شرعی را به کار می‌بردند، همه‌ی حجره‌های مدرسه‌ها به طرز خرید و فروش ملک خصوصی شده بدست آدمان پولدار افتاده بود و طلبه‌های فقیر در جای استقامت یافتن به دشواریها می‌افتادند.

در همان روزهایی که در جستجوی حجره بودم یکی از دوستانم با راه مصلحت به من گفت:

– «قاری اشکمبه» نام یک کس هست که چند در حجره‌ی زر خرید دارد، اگر از وی پرسی، شاید یکی از حجره‌هایش را به تو به عاریت بدهد.

با شنیدن این مصلحت آن دوستم دقت من از حجره دادن یا ندادن آن آدم زیادتر بنام او کشیده شد.

در حقیقت هم این نام خیلی غلطی بود، من می‌دانستم که خلته‌ی معده‌ی حیوان را که در آنجا خوراکِ خورده شده جمع می‌شود، «اشکمبه» می‌نامند.

یادواره‌های عارف چاه‌آبی

$31.00

تألیف، تدوین و ترجمه در بخش‌های ادبی و فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، دینی و سیاسی حایز اهمیت است ز‌یرا نسل موجود به آن دسترسی پیدا می‌کنند و نسل بعدی در روشنی کارکرد خلف‌شان قرار می‌گیرند.
هر اثری که حلۀ چاپ می‌یاید در حقیقت دُرهای آبدار سخن در قالب نظم و نثر از تندباد حوادث و نابودی در امان باقی خواهد ماند.
سال تولد عارف 1260 خورشیدی برابر به 1886 میلادی است که بعد از 63 سال زندگی پربار در سال 1322 خورشیدی مطابق 1934 میلادی در چاه‌آب پدرود حیات گفت.
عبدالله عارف نه‌تنها در زادگاهش افغانستان بلکه در شهرهای آنسوی آمودریا؛ بخارا، سمرقند، ترمز، قراتگین، پته‌کیسر، کولاب، بلجوان و خوقند مشهور و شناخته شده است. در این شهر دوستان خوبی یافته و در مجالس بیدل‌خوانی ماوراالنهر توانایی زیادی در تفسیر و تحلیل اشعار میرزا عبدالقادر بیدل کسب نموده است. این سخن‌سرای بی‌بدیل در حدود شصت هزار بیت سروده، از جملۀ اشعارش یکی بر ششم آن دستیاب گردیده که در سال 1373 خورشیدی حُلۀ چاپ یافت.
هستند کسانی که به این باورند که یک تعداد اشعار پرخاشگرانه، انتقادی، اصلاحی و اجتماعی عارف بنابر مصلحت‌ها از چاپ بازمانده‌است، من به حیث مهتمم دیوان عارف به صراحت می‌گویم که چنین کاری صورت نگرفته است. امیدوارم خوانندگان محترم بعد از مطالعۀ این بیت قضاوت خود را داشته باشند.
چو نیست اهل قناعت نمی‌شود قانع
بهانه‌جو به‌کجا بی‌بهانه می‌ماند

تغزل در پاییز و دینه روزهای کابل

$7.50

«پاییز، کوچه، رقص درختان قشنگ شد

نرگس تو آمدی و خیابان قشنگ شد

پاییز با تمام وجود از تو گفته‌ است

با روسری‌ زرد، سرود از تو گفته ‌است

نرگس تو را به جان غزل‌های ‌تر بگو

در خانه که سکوت نبود این‌قدر، بگو

نرگس جهان کوچک من چشم‌های توست

اندوه مهربانی‌‌ من خشم‌های توست

این روزها گرفته هوا شاعرانه نیست

نرگس فضای کافه‌ دگر عاشقانه نیست

با هرغروب می‌روم از کوچه‌ دورتر

از شهر دور می‌شوم، از کوچه دورتر

این بیت‌های لال به فریاد آمده

نرگس بدون روسری‌ات باد آمده!

آن‌سوی دردهای‌ سرم راه می‌روم

تا وادی ملایک و ارواح می‌روم

گم می‌شوم میان مه و تیرگی شام

تا می‌رسم به آخر این‌ بیت‌ ناتمام‌

پاییز، کوچه، رقص درختان قشنگ نیست

نرگس تو نیستی و خیابان قشنگ نیست!»

یک بشقاب اندوه موزیکال

$8.00

در نفرت از آوارگی، از زندگی، دوری

از وحشت پی‌آمد احساس مجبوری

بیرون شدن از چارچوب بغض و دل‌شوری

نفرین به‌ریش شیخ‌ها و شحنه‌ها کردن

لعنت به‌سال آخر دوران جمهوری

پای گریزت نیست از کابوس‌های بد

راه گره ‌افتاده با تعلیق و واپس‌ها

چون داستان باد و رعد و سیب‌ نارس‌ها

شهر صعود دار‌ها، سلّول محبس‌ها

فصل نزول زامبی‌ها، فصل کرکس‌ها

سرکوبی‌ات را، مردنت را‌، اعتراضت را

وقتی تو را‌ بلعیده اوضاع مثلث‌ها

به رنگ خشک سالی

$9.00

پژمرده‌تر از شکسته‌بالی
در دامن شهر پر ملالی

بی‌حال و کرخت، می‌توان گفت:
خود را زده‌ای به مرگ‌حالی

دل‌تنگ زمان بچه‌گی‌ها
دل‌تنگ زمان بی‌خیالی

پر می‌کشد از نگاه سردش
پروانه به رنگ خشک‌سالی

فنجان امید زندگی را
پاشیده به پای احتمالی

چون می‌گذرد مگو غمی نیست
درگیر هزار خانه‌خالی…

امواج وحشی و پنجۀ نور

$11.00

این شاعر توانا و ترانه‌سرا، فرزند حاجی عبدالحکیم، روز ششم جدی سال 1326 هجری خورشیدی در قریۀ امیر محمدخان ولایت غزنی دیده به جهان کشود. دروس ابتدایی را در مکتب سید جمال الدین افغانی و متوسطه و عالی را در لیسۀ نادریه‌ی کابل خواند. در سال 1352 هـ. خ. از دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه کابل به دریافت درجه‌ی لیسانس نایل آمد. در سال 1354 هجری خورشیدی بیماری سرطان گریبان‌گیرش شد و سرانجام در 21 سرطان همان سال در شهر کابل به رحمت حق پیوست. خانواده و دوستان پیکرش را به ولایت غزنی منتقل و در زادگاهش دفن نمودند.(1)

«ازهر» با اینکه در جوانی درگذشت حدود هزار پارچه شعر در قالب‌های گوناگون از شیوه‌های کهن و نو به یادگار گذاشت.

در سرایش ترانه شیوۀ ابتکاری و ویژۀ خود را داشت و در گفتن اشعار هزل‌آمیز استاد بود. شعرهای او دارای درون‌مایۀ عمیق اجتماعی است و از اندیشه‌های ترقی‌خواهانه مایه می‌گیرد. سروده‌هایش چندین‌بار برندۀ جوایز عالی مطبوعاتی شده است.(2)

شمس‌الدین مسرور آوازخوان شناخته‌شدۀ کشور که شهرت هنری‌اش را مرهون تصنیف‌های زیبای «ازهر فیض‌یار» می داند و بیشتر از 100 پارچه شعر او را در آرشیف رادیو تلویزیون افغانستان ریکارد کرده است، اذعان می‌دارد که «نه تنها برای من، بلکه به شمار زیادی از آوازخوانان مشهور هر یک محترم استاد مهوش، ژیلا، ناهید، پرستو، هنگامه، سیما ترانه، احمد ظاهر، هماهنگ و چندین تن دیگر چشمۀ فیض بود. او افزون بر تضنیف، غزل، رباعی، دوبیتی و شعر آزاد، چندین درام منظوم نوشته بود، که بسیاری در آرشیف رادیو موجود‌اند. یکی از درام‌هایش به نام «بابه کپک» توسط هنرمندان بخش موسیقی هریک محترم سارا زلاند، ژیلا، جلیل زلاند و من (شمس الدین مسرور) تهیه گردید، در عرصۀ تیاتر استاد رفیق صادق، زینت گلچین و سید احمد هلال به دایرکت استاد صادق آن را ریکارد کردند.

شاپرک های سفید

$6.00

اواسط شـب هــم ســاکــت و خـالـی بـود. انگار ساختمان‌های بلند تیره در خلأ خود ‌خوابیده بودند. اما موتیوک بیدار بود. در اتاق کوچک و تاریک خود روی تختی نشسته و به قوطی زل زده‌بود. موهای مشکی و ژولیده، سروصورتش را پوشانده بود و بدن استخوانی‌اش میان پتوی کلفتی محصور شده بود. قوطی را باز کرد و یک قرص را از داخلش خارج کرد. نوشتهٔ رویش را خواند «شادی… هاه؟» سپس قرص را خورد. انگیزه‌اش مشخص نبود. فقط می‌خواست این ابهام را که مثل مِهی غلیظ ذهنش را پوشانده بود، از بین ببرد تا احساسات پشت آن پدیدار شوند. چه شکلی بودند؟ چه رنگی بودند؟ خوب بودند یا بد؟زشت بودند یا زیبا؟ خاطراتش غمگین یا شاد بودند؟ فقط همین را می‌خواست بفهمد.

آن شب را مثل همیشه آرام و بی‌سروصدا، بدون هیچ رؤیایی خوابید. فقط انگار چند شاپرک سفید و بی‌رنگ در ظرف شیشه‌ای داخل سرش در حال تکاپو بودند. می‌خواستند شیشه را بشکنند و فرار کنند.

چلبی نامه

$11.00

«چلبی‌نامه» پژوهشی‌ست از نویسنده و کتاب‌شناس نخبه‌ی کشور، زنده‌یاد استاد «نیلاب رحیمی» و دست‌آورد سال‌ها کوشش وی در راستای شناخت و بررسی تأثیر «حسام‌الدین چَلَبی»؛ آن ‌جانِ آگاه بر روان خداوندگار بلخ، حضرت مولانا جلال‌الدین محمد بلخی که اگر توجه ویژه‌ی وی نبود، امروز کتابی به‌بزرگی «مثنوی ‌معنوی» پدید نمی‌آمد و آسمان ادبیات عرفانی در حوزه‌ی زبان پارسی بی‌ تک‌ستاره می‌ماند.
در بسیاری از آثاری که تا کنون در پیوند به مولوی‌شناسی و مثنوی‌معنوی نگارش یافته است، بیش‌تر پژوهنده‌گان در باره‌ی پیوندِ محوری مولانا با «شمس» سخن گفته‌اند؛ اما کم‌تر پژوهنده‌ای در مورد زند‌گی و میزان تاثیر‌گذاری حسام‌الدین چلبی بر مولانا پرداخته‌است.
بی‌گمان حسام‌الدین چلبی بر بنیاد گفته‌های مولانا، انگیزه‌ای برای خلق مثنوی‌ست؛ مردی که در زمان پسامولوی سکان‌دار کشتی معرفت‌شناسی و روش «مولویه» است و هم اوست که با آگاهی کامل میراث‌دار فکری مولانا در حوزه‌ی مولانا‌شناسی پنداشته می‌شود.
چلبی‌نامه در واقع تلاشی‌ست ویژه برای شناخت از حسام‌الدین چلبی آن یار خانقاه و خرابات مولانا که به زاویه‌های گوناگون شخصیت چلبی پرداخته‌است.

ابوشکور بلخی

$10.00

این کتاب دایر به روزگار، آثار، اهمیت و ارزش میراث برجای‌مانده یکی از شاعران برجسته هم‌زمان استاد رودکی، حکیم ابوشکور بلخی معلومات می‌دهد. مؤلف بار اول محتوای اشعار ابوشکور را از نقطه نظر ارزش‌های احیای ادبیات دوران سامانیان به بررسی گرفته، ارزش هنری، ادبی و اخلاقی آثار این شاعر حکیم را با دلیل‌های معتمد ثابت نموده‌است. این تدقیقات نخستین ماناگرافی نسبتاً مکمل و جامع در بارۀ ابوشکور بلخی بوده، برای دانشجویان رشتۀ فیلالاگی فیلولوژی، لغت‌شناسی، متن‌شناسی و محققان و ادبیات‌شناسان مفید خواهد بود.

از این دکان قند

$15.00

عبدالله عارف چاه‌آبی بین سال‌های ۱۲۶۰-۱۳۲۲ خورشیدی زنده‌گی کرده‌‌است. زادگاه عارف را دهکدۀ تخن‌آباد، شهرستان چاه‌آب، استان تخار می‌گویند. از سن پانزده ساله‌گی با فن شریف شاعری آشنا و از آن به بعد؛ حتا، تا سال‌های پایانی زنده‌گی‌اش که خواری، نداری و نابینایی به یک‌باره‌گی سراغ جان عزیز و طبع لطیف این مهم آمدند، دست از دامن این هنر گرامی رها نکرده و به نوازش و پرورش فرشتۀ الهام پرداخته است.
نخستین‌بار دیوان شعرهای عارف توسط محمد ابراهیم چاه‌آبی در سال 1373 خورشیدی گردآوری، چاپ و نشر شد که ما دست این مؤلف ارجمند و گرامی را به گرمی می‌فشاریم. تحمل بیش‌تر از ده سال رنج و ریاضت ایشان بود که امروزی‌ها عارف می‌دانند و عارف می‌شناسند.
مجموعۀ شعری از این دکان قند دربرگیرندۀ تقریباً صد شعر موزون در قالب‌های متفاوت است که توسط ادهم کاوه و مسیح سیامک از دیوان شاعر انتخاب شده‌اند. این مجموعۀ شعری پُربار به دوست‌داران شعر و ادبیات پارسی تقدیم می‌شود.

مجلۀ دریچه | شماره 5

$17.00

آیا تا به حال به محتوای چیزهایی که می‌آموزید فکر کرده‌اید؟ به کتاب‌هایی که می‌خوانید و به سخنانی که می‌شنوید، توجه کرده‌اید چه‌قدر از لحاظ کیفیت و محتوا مناسب و سالم است؟ خیلی‌ها به این نکات مهم و اساسی کاملاً بی‌توجه‌اند در حالی که رعایت این نکات و توجه به سالم بودن محتوای آموزشی به آن اندازه مهم است که ما به بهداشت غذای روزمره‌ی خود توجه می‌کنیم. چون می‌دانیم غذایی را که روزمره می‌خوریم، اگر بهداشتی نباشد، ما را مسموم می‌کند و گاهی ممکن است حتا باعث مرگ ما شود. بی‌توجهی به محتوای کتابی که می‌خوانیم و سخنانی که می‌شنویم، خطرش به مراتب بیشتر از غذای غیر بهداشتی است. به دلیل این که غذای غیر بهداشتی فقط ما را مسموم می‌کند یا ممکن است فوری مرگ ما را رقم بزند. اما کتاب‌های نامناسب و محتوای آموزشی مزخرف تمام عمر، توانایی ذهن ما را کاهش می‌دهد و قدرت نظارت بر کردارهای منطقی و عقلانی را از ما می‌گیرد. داشتن چنین ذهنی ضعیف و علیل ما را تقلیل می‌دهد به افراد سطحی‌نگر، خرافاتی و بی‌سواد که حتا قابلیت تشخیص خوب را از بد ندارند و به هر گفتارِ دروغ باور می‌کنند و به هر کردار نادرست دل می‌بندند.
در طول 20 سال گذشته افرادی که با شنیدن تعریف ساده‌ای از بهشت، حاضر می‌شدند عمل استشهادی انجام دهند، به نظر تان دیوانه‌ی مادرزادی بودند؟ نخیر! آن‌ها را دیوانه ساخته بودند. آن‌قدر با آموزش‌های غلط و سخنان مزخرف ذهن‌شان را پر کرده بودند که قادر نبودند تشخیص دهند کاری را که می‌کنند، اشتباه است. ذهن آن‌ها تا اندازه‌ای مسموم شده بودند که به یک دستور ساده و وعده‌ی دروغین حاضر می‌شدند هر کاری غیرعقلانی را انجام دهند؛ خود را تکه‌پاره می‌کردند و دیگران را نیز به کام مرگ می‌انداختند. حال، فضا برای چنین آموزش‌هایی بیشتر آماده شده است. آموزش‌های اشتباه، محتوای درسی نامناسب در هر جایی می‌تواند باشد؛ فرقی نمی‌کند مکتب باشد یا مدارس دینی که به دست آدم‌های مخصوص اداره و کنترل می‌شود.

کابل در آیینۀ تاریخ

$10.00

اثری که در دست مطالعۀ شما قرار دارد «کابل در آیینۀ تاریخ» گزیدۀ مقالات و یادداشت‌های شادروان اکادمیسین دکتور عبدالاحمد جاوید است. او بنا به گفتۀ خودش در دیباچۀ کتاب «اوستا»، این یادداشت‌ها را لقمه‌لقمه اندوخته و رقعه‌رقعه دوخته است.
پوهاند جاوید که خود زاده و پروردۀ کابل بود، مقاله‌های فراوانی در پیوند با این شهر باستانی و داستانی دارد. کتاب «کابل در آیینۀ تاریخ» اثر پژوهشی دوران هجرت و دیار غربت اوست که دریغا در زمان حیاتش اقبال چاپ نیافت.
زنده‌یاد پروفیسور جاوید که بیشتر از نیم‌سده عمر گرانمایۀ خود را برای روشن نگه‌داشتن چراغ علم و فرهنگ اصیل و جلیل کشور کهن‌سال‌مان سپری کرد، آرزوی نشر این دفتر را با خود به دنیای دیگر برد. اکنون ده سال پس از درگذشت آن روان‌شاد، این اثر به همت دست‌اندرکاران شهرداری کابل و با اهتمام استاد فرهیخته جناب پوهاند محمدیونس طغیان ساکایی، به زیور چاپ آراسته شد که از تلاش‌های ایشان در این زمینه صمیمانه سپاس‌گزارم. در این‌جا باید از دکتر موسوی، عضو تحقیقی دانشگاه آکسفورد و مشاور ارشد وزارت تحصیلات عالی، به‌خاطر رهنمایی‌های ایشان جداگانه سپاس‌گزاری کنم.
این اثر وزین استاد را که خود عاشق عظمت تمدنی و مدنی کابل بوده، برای فرهنگیان و کابل‌دوستان پیشکش می‌کنم و روح پدر مهربانم را شاد و آزاد می‌خواهم.

هر آیینه

$13.00

بنویسی، ننویسی، بدرنگی، ندرنگی
تو همان زخم نخستی
تو همین درد قشنگی

بگذار این‌همه فریادگران هر‌ چه بگویند
تو نماینده‌ی خاموش هزاران دلِ تنگی

بلدی با چه سکوتی سر صحبت بگشایی
بلدی با چه زبان با غم بیهوده بجنگی

بلدی در چه شرایط خودت آواز برآری
نه که هر سفله بگوید: بترنگان، بترنگی

دلِ خوش داشتن این‌جا به تو مشکل شده زیرا
نه طرفدار جفایی
نه خریدار جفنگی

بسکوتی، نسکوتی، بصدایی، نصدایی
بنویسی، ننویسی تو همین درد قشنگی

مبتلا به سقوط

$10.00

به ذهن ابر که آمد خیال باریدن
نکرد از خودش اصلاً سوال باریدن

نگفت شنبه و یک‌شنبه و دوشنبه و داشت
همیشه ریگی در کفش، سال باریدن

نماند جنگل و دریا و کوه و دشت که هست
تمام هستی ما احتمال باریدن

اگر نه ابر… چرا تکه تکه‌ایم پس از
به‌هم‌رسیدن‌مان در کمال باریدن؟

من ابر هستم با اسم مستعار غزل
به جستجوی مکان و مجال باریدن

به گوشه‌ای متمرکز نشسته‌ام که چطور
به واژه‌ها بدهم انتقال باریدن

رسید گریه و طوری گرفت بغضم را
که شد گرفته به آن گریه، حال باریدن