چشم بندی

$12.00

روزه بودم، در بغل حلوای قندی داشتی
بر لبانت چند میخانه «برندی» داشتی
پیر گشتم تا بلد گشتم خم و پیچ تو را
زندگی ‌واری تو هم پخج و بلندی داشتی
در غل و زنجیر دیدم پشت پلکت خویش را
واقعیت داشت یا تو چشم‌بندی داشتی؟
صورتت در بین مردم از خجالت سرخ شد
دختر سردار، گردن‌بند «وندی» داشتی!
عشق بود آنچه به خلوت بر لبانت نقش بست
خوب شد یک سوژه که پُت‌پُت بخندی، داشتی
من دلم هم‌صحبت «بازار صابر» بود و تو
خواهری با شعر «فرزانه خجندی» داشتی
کاش آن تاریخ بر سنگ مزارم حک شود
آن‌زمان‌هایی که هژده سال و اندی داشتی
دیدمش، قلبش تپش‌ها داشت در چوکات حوض
از برای آب حتا دلپسندی داشتی!

چلبی نامه

$11.00

«چلبی‌نامه» پژوهشی‌ست از نویسنده و کتاب‌شناس نخبه‌ی کشور، زنده‌یاد استاد «نیلاب رحیمی» و دست‌آورد سال‌ها کوشش وی در راستای شناخت و بررسی تأثیر «حسام‌الدین چَلَبی»؛ آن ‌جانِ آگاه بر روان خداوندگار بلخ، حضرت مولانا جلال‌الدین محمد بلخی که اگر توجه ویژه‌ی وی نبود، امروز کتابی به‌بزرگی «مثنوی ‌معنوی» پدید نمی‌آمد و آسمان ادبیات عرفانی در حوزه‌ی زبان پارسی بی‌ تک‌ستاره می‌ماند.
در بسیاری از آثاری که تا کنون در پیوند به مولوی‌شناسی و مثنوی‌معنوی نگارش یافته است، بیش‌تر پژوهنده‌گان در باره‌ی پیوندِ محوری مولانا با «شمس» سخن گفته‌اند؛ اما کم‌تر پژوهنده‌ای در مورد زند‌گی و میزان تاثیر‌گذاری حسام‌الدین چلبی بر مولانا پرداخته‌است.
بی‌گمان حسام‌الدین چلبی بر بنیاد گفته‌های مولانا، انگیزه‌ای برای خلق مثنوی‌ست؛ مردی که در زمان پسامولوی سکان‌دار کشتی معرفت‌شناسی و روش «مولویه» است و هم اوست که با آگاهی کامل میراث‌دار فکری مولانا در حوزه‌ی مولانا‌شناسی پنداشته می‌شود.
چلبی‌نامه در واقع تلاشی‌ست ویژه برای شناخت از حسام‌الدین چلبی آن یار خانقاه و خرابات مولانا که به زاویه‌های گوناگون شخصیت چلبی پرداخته‌است.

چهار قل

$17.00

تا وارد بهشت افغانستان می‌شوید دو نفر آدم ریش‌دار با لباس‌های مرتب و صورت نورانی، یکی به‌نمایندگی از شورای علمای شیعه و دیگری به‌نمایندگی از شورای علمای سنی، به استقبال شما می‌آیند. کاسه آبی به شما می‌دهند تا خستگی‌تان در برود. آنگاه از شما می‌خواهند که قبل از ورود کامل به بهشت، در حمام حوض کوثر استحمام کنید. روی دیوار حمام با خط درشت اما بدریخت نوشته شده، «حمام مردانه مخصوص طبقه ذکور.» وقتی وارد حمام شدید، پشت پرده می‌روید، کفن خود را می‌کشید و روی چنگکی آویزان می‌کنید. با ریختن اولین کاسه آب بر پشت خود متوجه می‌شوید که آب کثیف است و به جای این که پاک شوید شاش‌انگیز شده‌اید. سر خود را از حمام بیرون می‌کنید تا علمای کرام را از این نقص فنی باخبر بسازید، متوجه می‌شوید که کفن شما نیست. آره! کفنی که اقارب شما از پول قرض تهیه کرده بودند و شما آن را روی میخ آویزان کرده بودید، را علما برده‌اند. پس از چند ساعت دشنام دادن به زمین و آسمان مجبور می‌شوید لخت مادرزاد از حمام بیرون شوید. نگران نباشید. در بهشت افغانستان شما تنها کسی نیستید که لخت شده‌اید. کفن همه را برده‌اند.

حزب دموکراتیک خلق افغانستان؛ کودتا، حاکمیت و فروپاشی

$22.00

کتاب حزب دموکراتیک خلق، کودتا، حاکمیت و فروپاشی با توجه به واقع گرایی و استفاده از اسناد موثق که در نگارش آن بکار رفته است، از همان چاپ نخست مورد استقبال قرار گرفت. من (نویسندۀ کتاب) در حالی که در موضع و جبهۀ مخالف حاکمیت حزب دموکراتیک خلق و در میان مجاهدین و تنظیم های جهادی و اسلامی قرار داشتم، تلاش کردم تا در این کتاب از منابع مربوط به حزب مذکور و از منابع شوروی که حامی دوران حاکمیت این حزب بود، استفاده کنم. از این رو، حزب دموکراتیک خلق و کارروایی و کار کردهای این حزب را نه از نظر مجاهدین که در برابر حاکمیت این حزب می جنگیدند، بلکه از نظر رهبران حزب و شوروی و در عملکرد حاکمان و حاکمیت این حزب تبیین و بررسی کرده ام.
حزب دموکراتیک خلق در سال‌های حاکمیت خویش از کمک‌های هنگفت شوروی در تمام عرصه‌های نظامی و غیرنظامی برخوردار بود. میزان این کمک‌ها از سوی شوروی برای یک حزب چپِ دموکراتیک در کرسی اقتدار به حدی غیر قابل تصور گسترده و بزرگ بود؛ اما حاکمیت حزب دموکراتیک خلق علی‌رغم این همه کمک‌های بزرگ خارجی دوام نیاورد و فرو پاشید.
وقتی از زاویهء مثبت به‌سوی حاکمیت حزب دموکراتیک خلق نگاه شود، اقتدار حزب و برنامه‌های آن در واقع تلاش انقلابی و قهرآمیز در جهت متحول سازی افغانستان و گذار از حالت سنتی به مدرنیته و مدرنیزم بود. این در واقع دومین تلاش درجهت مدرن‌سازی جامعه قبیله‌ای و سنتی افغانستان در قرن بیستم میلادی بود. مساعی نخست را امان الله خان در تخت سلطنت در سال‌های دهه سوم این سده انجام داد.

خاستگاه و پرورشگاه تاجیک‌ها

$15.00

به باور راسخ من، هنگامی که سخن از نژاد و تیره و تبار و زبان و مذهب در میان می‌آید، سزاوار است در چهارچوبی به مسایل پرداخته شود که ارجگزاری به جایگاه بالای انسان چونانِ برترینِ جانداران، فراتر از همه چیزها قرار گیرد. همین گونه شاینده است تا با توجه به ارزش‌های والای فرهنگی، میهنی و ملی و آرمان‌های بزرگ انسانی و با دیدگسترده، بیزار از تنگ نگری‌های رایج به این مساله بنگریم.
از سویی هم، برای دستیابی به تفاهم، همسویی، نزدیکی، سازش و همدیگرپذیری در راستای ملت سازی، در تراز سراسری ملی و همگرایی گسترده در تراز منطقه‌یی؛ داشتن شناخت گسترده از توده‌های باشنده منطقه و آشنایی با ویژگی‌های تباری، زبانی، آیینی، زیستبومی و… تیره‌های باشنده در سرزمین ما و کشورهای همسایه ارزش بالایی دارد. برای مثال؛ مادامی که ما ندانیم که نیاکان پشتون‌های خاوری باشنده پیرامون کوه‌های سلیمان، از جمله غلزاییان، از بازماندگان هپتالیان‌اند که از راه کوه‌ها و دره‌های بدخشان به سرزمین‌های کنونی خود کوچیده‌اند و با تاجیک‌های باشنده شمال کشور و آسیای میانه از یک تیره و تبار و نژاد و زبان‌اند و همین گونه نیاکان پشتون‌های درانی از آسیای میانه، بلخ و هرات به جنوب کوچیده و با پارسیان و ایرانیان غربی همخون، همریشه و همتیره و همتبار‌اند؛ شاید در بسیاری از زمینه‌ها به بیراهه برویم.

خاک و خون

$9.00

شادی؛ درامه‌ای‌ست که پایان گرفته‌است
غم‌؛ فیلم‌نامه‌ای‌ست که جریان گرفته‌است
شهری‌ست از چهارطرف در حصارِ مرگ
هرگوشه را جنازه‌ی انسان گرفته‌است
تا مغزِ استخوان نخورد ول نمی‌کند
خیره‌سگی که لاشه به‌دندان گرفته‌است
اینجا اگر که شاخه‌گلی سر کشیده‌است
از خاک و خونِ پیر و جوان جان گرفته‌است
در ارتکابِ جرم تردد نمی‌کند
او از خدای خویش که فرمان گرفته‌است!
ما را زمانه صد رقم آزار می‌دهد
بر دیگران اگرچه که آسان گرفته‌است
چندی‌ست در محله‌ی ما «گور‌ کندن» است
شغلی که بد‌ رقم سر و سامان گرفته‌‌است

خدیوزاده‌ی جادوشده

$26.00

ملانصرالدین با دوست وفادار، یعنی خر چموش خویش، نیمی از جهان را پیمود و در همه‌جا خاطرات نیکی از خود به یادگار گذاشت. سرانجام پس از سیر و سیاحت‌های طولانی، با خانواده‌اش در شهر آرام خجند رحل اقامت افکند.
اما خواننده‌ی گرامی، ملا مانند همیشه آماده است به ماجراهای تازه‌ای دست بزند. او فقط در انتظار شماست. پس کتاب را بگشایید و همراه با ملانصرالدین در کوره‌راه‌های پرشیب کوهستانی و کوچه پس‌کوچه‌های پرپیچ و خم شهر باستانی خجند و میدان‌های پرهیاهوی خوقند به سیر و سیاحت بپردازید. لئونید سالاویف (1962-1906م) نویسنده‌ی باقریحه‌ی شوروی سابق در این سفر راهنمای شما خواهد بود و برایتان توضیحاتی خواهد داد که بی‌خیال و فارغ‌بال بخندید و چنانچه گاهی هم اندوهگین شوید، اندوه‌تان موقت و گذرا باشد.
ملانصرالدین قهرمان این کتاب رادمردی است زنده‌دل و بذله‌گو که اندوه و ناامیدی به دلش راه نمی‌یابد و راه خروج از هر بن‌بستی را پیدا می‌کند. او تهی‌دست است، اما قلبی سخاوت‌مند و صدها دوست صمیمی و باوفا دارد.
لئونید سالاویف در این داستان، سیمای جاوید و بی‌مانند ملانصرالدین، رادمرد محبوب مردم و قهرمان هزاران هزار حکایت و روایت خاورزمین را از نو آفریده است.

خراسان

$11.00

دربارۀ گسترۀ تاریخی- جغرافیایی خراسان در درازای تاریخ مطالب بسیاری اعم از نظم و نثر نگاشته شده است و هزاران سند مکتوب در برگ‌های تاریخ درج است.
در این نوشته می‌کوشیم درباره سه موضوع به بررسی و کاوش بپردازیم:
یکی، ریشه و وجه تسمیه خراسان،
دو دیگر، این که در درازای تاریخ خراسان به کدام سرزمین اطلاق می‌گردیده است؟
و سه دیگر، هم نگاهی به کشاکش‌های سیاسی کنونی بر سر رستاخیز نام خراسان و نشاندن آن به جای نام افغانستان به چم کشور افغان‌ها/ پشتون‌ها.
با نام خراسان جهانیان از طریق آثار مکتوب زبان پارسی میانه ساسانی آشنا‌اند. با این هم چنین پنداشته می‌شود که شاید مفهوم خراسان در اواخر دوره اشکانیان پدید آمده باشد.

پیشنهادی

در ازدحام این همه دیجور

$11.00

شب با صدای ارۀ برقی به خواب رفت
فردا به سوگواری گل‌های ناب رفت

آیینه در اتاق پر از تار عنکبوت
از یاد دختران غمِ انقلاب رفت

کم کم سرود و فلسفۀ عشق با دریغ
از یاد روزگار تفنگ و خشاب رفت

وقتی درخت کاج سخن را تبر زدند
شاعر به سمت غرق شدن در شراب رفت

خود را به چار سوی خیابانِ غیر دید
در جمع مردمان مهاجر، حساب رفت

آخر کنار کوچۀ بن‌بست انتظار
با آخرین گلوله از این منجلاب رفت

با میل هفت‌تیر سرش را نشان گرفت
از شانۀ مترسک دنیا عقاب رفت

دنیای دیگر

$12.00

مجموعه حاضر حاصل کار چند ساله است‌ که در مقاطع مختلف زمانی به مناسبت‌های گوناگون به صفحه ریخته شده‌اند. آنچه میان بخش‌های یازده‌گانه این اثر مشترک است‌ و سبب گردیده تا در این مجموعه کنار هم قرار گیرند، مضمون و محتوای مشترک آن‌هاست. نویسنده، طبع گزینه‌گوی و گزینه‌خوانی دارد، از این‌رو سعی‌اش بر این ‌بوده است تا فشرده و چکیده‌ آثار را در آورد و به دیگران عرضه بدارد. فشرده‌سازی آثاری گران‌سنگی همچون مثنوی، تذکره‌الاولیا، مقدمه‌ ابن‌خلدون و.. اگر لطف اندکی داشته باشد، خطرش بس بزرگ‌ است و دست یازیدن به چنین امری جسارت می‌طلبد، نمی‌دانم پسندیده است یا نکوهیده؟
نویسنده از رویارویی با این موضوعات، خاطره‌های خوشی دارد. از این بابت خدا را شاکر است که مدت کوتاهی را در سیر و سیاحت در دنیای علم و معرفت سپری داشته است. نمی‌دانم که بر خوانندگان عزیز چه اثری می‌نهد و در این باب چگونه قضاوت می‌دارند.

دوبیتی‌های مردمیِ غور

$12.00

ادبیات عامیانه که بخش مهمی از فرهنگ و ادب هر کشوری و از جمله کشور ما را تشکیل می‌دهد، یکی از عرصه‌هایی است که متاسفانه در سر زمین ما، از سوی دانشمندان و نویسندگان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هرچند در سال‌های اخیر، شماری از قلم‌به‌دستان، به جمع‌آوری و تدوین بعضی از انواع ادب فولکلور همت گماشته اند؛ اما هنوز هم بخش‌های مهم و حجیمی از ادبِ مردمی و آثار شفاهی مردم ما، در سینه‌های مردم عاشق، تنها مزاری از آن‌ها باقی مانده و به قول معروف، به زینت طبع و نشر آراسته نشده اند.
ولایت غور که یکی از ولایات غربی کشور است و زبان مردم آن فارسی می‌باشد، پر است از آثار زیبا، شیوا و شیرین ادبیات شفاهی و فرهنگ عامیانه از قبیل: افسانه، ضرب‌المثل، چیستان، دوبیتی وغیره که با لهجۀ خاص غوری‌ها در میان مردم منطقه از محبوبیت و شهرت بسزایی برخوردار می‌باشند. اما متاسفانه تا حال کسی برای ثبت و جمع‌آوری آن‌ها گام درخوری بر نداشته و تنها سینه‌های پر از شور و شوق مردم محل به آن‌ها جاودانگی بخشیده و از گزند باد و باران انقراض محفوظ شان نگهداشته است.
دوبیتی‌های مردمی در حقیقت مهمترین و پر رونق‌ترین نوع ادبیات شفاهی مردم غور را تشکیل می‌دهد که گاهی همنوا با طنین دلنشین نی، از دهان شبانان و زمانی همگام با صدای دوتار، از زبان آوازخوانان محلی و مردم دیگر محلی به گوش می‌رسد و روح انسان را باطراوت و تازه می‌سازد.

دوستیِ روباه و لک‌لک

$8.00

آورده‌اند که روباهی در نزدیکی دلدل‌زاری لانه داشت و در همان حدود، از شکار پرندگان و خزندگان امرار معاش می‌کرد. از قضا آن دلدل‌زار چراگاه لک‌لکی بود سالخورده و سخت هوشیار. روباه هر باری که این‌بر و آن‌بر گشت‌وگذار می‌کرد، لک‌لک را می‌دید که سر در مرداب فروبرده و از جیفه‌ی آبزی‌ها تغذیه می‌کند. لک‌لک زیرچشمی روباه را نگاه می‌کرد و از جانب او بیمی به دل راه نمی‌داد.
مدتی بدین منوال گذشت‌ تا مؤالفتی میان آن‌ها به وجود آمد. روزی روباه لک‌لک را به مهمانی در خانه‌ی خویش دعوت کرد؛ لک‌لک به پاس آیین دوستی به آن لبیک گفت. روباه، ضیافت آبگینی از نوع «گردآو» تهیه دیده، آن را در تشت فراخ و همواری‌ آورده، با کمال اخلاص پیش‌رویِ مهمان نهاد و خود روی دو پا در جانب مقابل نشست و از روی ادب، مهمان را به خوردن طعام فراخواند.

رادیوی پدرکلانم

$15.00

خاله شمسیه هنگام حکایتِ واقعه‌ی مرگ پسرش حتی یک قطره‌ اشک نریخت. آرام بود و مانند هر قصه‌ی عادی دیگر حکایت خود را بازگفت و وقتی می‌خواست بایستد، متوجه شدم که کمرش را راست نمی‌تواند و به کمک عصایی که در دست داشت به سختی خود را سر پا نگهداشت. او آرام بود. هیچ بغضی نداشت. آهی هم از روی حسرت نکشید. مانند یک سرگذشت یا هم یک اتفاق عادی قصه‌ی جوان‌مرگ شدن تنها پسرش را بازگو می‌کرد. من به شنونده‌ی حوصله‌مندی فکر می‌کردم که آرام و صبور حکایت غم‌انگیز او را با گوش‌های خوب‌تربیت‌شده‌اش می‌شنید. اگر شنونده، صبور نباشد راوی کم‌حوصله و عجول می‌شود و سعی می‌کند هرچه زودتر قصه‌ی خود را به پایان برساند و خود را راحت سازد. من به همسایه‌ها، دوست و آشنای او فکر می‌کردم که چه‌قدر مردم خوبی بودند که فرصت می‌دادند خاله شمسیه سه سال پی‌هم یک قصه را بارها و بارها حکایت کند و به توالی داستان غم‌انگیز خود پیچ و خم ببخشد و در آن، دنبال زیبایی‌های کلامی باشد.

رستاخیز بازماندگان

$25.00

نوروز صبح زود به آبشار رسید. آخرین باری که او این‎جا آمده بود، پنج سال پیش بود. این روزها که در آستانه‌ی هژده‌سالگی ایستاده بود، نتنها بار مسئولیت قریه‏اش را بر دوش می‏کشید که برای یافتن چه‎باید‎کردهایش نیز می‎اندیشید. با آن‌که نگران وضعیت کنونی بود، اما با امیدواری به آینده می‎نگریست.
نوروز که شیفته‌ی بلندی‎ها بود، به این می‌اندیشید که به بلندایی صعود کند که پای کسی نرسیده باشد. شاید نمی‌دانست که آرزوها همیشه برآورده‌شدنی نیست. آبشاری که او امروز به دیدنش آمده بود، حسی کمتر از صعود به قله‌ها برای بیننده نمی‌بخشید. اما دیدار امروز او از این آبشار نتنها برایش فرح‌بخش نبود که اندوه‎ ذهن‎آزاری در او خلق کرده بود. حتا نمی‎دانست چی نیروی ندانسته‌ا‎ی پایش را امروز به این‏جا کشانده است.

زَن/دان

$8.00

این بغض‌هایِ در رحِمم بقچه بقچه چیست؟
دکتر به رنجِ تازه‌ی من گفته بود: «کیست»

مادر خطاب می‌کنی‌اش، گاه همسرت
اما جدای نسبت‌تان، زن خودش چه؟ کیست؟

بیرونِ در محجبه، در خانه لختِ شرم
آدم نگو به زن، تو بگو نوعی از دوزیست

مردی اگر کنار غزل‌های من نخواب
مردی اگر مقابل افکار من بایست

من ساکتم مقابلِ فریاد هر شبت
این ضعف نیست عشق من، این بی‌تفاوتی‌ست

می‌خواست شاد زاده شود این غزل ولی
آن شب به جایِ نطفه، پدر در رحم گریست

زیر سایۀ شمشیرها

$20.00

این کتاب دومین دفتر از زنجیرۀ جانشینان نفرین‌شده (الخلفاء الملعونون) یا پنج کتابی است که با بازسازی تاریخی دوره‌های حکمروایی چهار جانشین پیامبر اسلام، آن روزگار پارینه را بر بنیاد قدیمی‌ترین روایات و کتب تاریخی مسلمان‌ها در برابر دیدگان ذهن خواننده به گونۀ زنده به نمایش می‌گذارد. مشخصۀ دوره‌های زمامداری این چهار جانشین، که آثار و احادیث اسلامی آنان را «خلفای راشدین» لقب داده‌اند، خشونت بی‌سابقه و بی‌مانندی است که در آن دین همواره پردۀ استتاری برای پوشاندن مطامع و بلندپروازی‌های شخصی بوده است.
با خواندن این کتاب خواننده در می‌یابد که چرا تلاش‌هایی که با تقلید از تکوین حماسی اسلام امروز برای اعادۀ دوران طلایی آن صورت می‌گیرد چنین چهرۀ خونین و وحشتناک به خود گرفته‌اند.

سخنی چند پیرامون خاستگاه‌های اسلام – محمد و خلافت

$11.00

ماجرای کاریکاتورهای محمد و ظهور داعش در آغاز قرن ٢١ بار دیگر پیغمبر اسلام و نهاد خلافت را در محراق و سرخط اخبار قرار داد. ناراحتی و رنجی که در نتیجۀ پی‌­آمد و تفرعات این دو حادثه از دین اسلام در روزگار ما ساری است اکثراً خود را با تداعی مصرانۀ دو پرسش عمده تبارز می­‌دهد: آیا اسلام با مدرنیته (دموکراسی، آزادی، مساوات، وغیره) سازگار و همخوان است یا نه؟ و آیا خشونتی که این دین بر می­‌انگیزد (و مسلمان و غیرمسلمان هر دو قربانی آن می­‌گردند) یک کژرفت ناشی از تعصب افراطی است یا بخش لاینفک برنامۀ ژنیتیک اسلام؟
این اثر کوچک تلاشی است برای یافتن پاسخ به این دو پرسش از طریق کاوش (از دید تاریخی، نه از دید اعتقادی) خاستگاه‌های دوگانۀ اسلام، یعنی زندگی محمد رسول‌الله و تکوین پرآشوب نهاد خلافت. با رسیدن به این فهم که سایۀ ­نماهای نامفهوم و ترسناکی که «اسلام راستین» در روزگار ما به گردش انداخته است جز برون‌فکنی اشباح گذشته نیستند. خواننده بهتر خواهد توانست چون و چرای معضلات جهان اسلام امروزی را درک کند…

سرو روسری سرخ من

$13.00

من و الیاس در آش از هم جدا شدیم. او به پامیر رفت و من دنبال کارهای خودم.
الیاس با آرزومندی گفت: «می‌روم و علی‌بیک را پیدا می‌کنم و زندگی جدیدی را شروع می‏کنم. فکر نکنید آدم از دست رفته‌ای هستم. مدتی بگذرد، عروسی می‌کنم، من هم خانه خواهم داشت، کودک خواهم داشت، مثل آدم‌های دیگر. دوستانی هم پیدا خواهم کرد… اما فقط ‌یک چیز نخواهم داشت، چیزی که برای همیشه و به صورت برگشت ناپذیر از دست داده‏ام… تا آخرین روزهای زندگی‏ام، تا آخرین نفس‌ام عسل را به ‌یاد خواهم داشت و تمام چیزهای خوبی را که میان من و او بود.»
الیاس غرق فکرهایش شد، سرش را پایین انداخت، سکوت کرد و بعد ادامه داد: «روز آمدن به این سو به آب‌گیر رفتم، به همان قسمت دامنه کوه و با کوه‌های تیان‌شان و با آب‌گیر ایسیک کول بدرود گفتم. بدرود ایسیک کول! ترانه ناتمام من. کاش می‌توانستم تو را با آن ساحل زردرنگ و آب آسمانی‌ات با خود ببرم! افسوس این شدنی نیست. همان گونه که نمی‌توانم آن دوست‌ داشتنی‌ترین موجود روی زمین را با خود ببرم. بدرود عسل! بدرود سرو روسری سرخ من! بدرود عزیز دل من! خوشبخت باشی!»

شیرین؛ زنی بر اوجِ زیبایی، خردمندی و شوربختی

$9.00

هرگاه به ابعاد شخصیت زنان راه‌یافته به اقلیم ادبیات فارسى درى نظرى انداخته شود، دریافته می‌شود که آنان معمولا سیما‌هاى تک‌بعدی‌اند. اگر ابعاد دیگری هم داشته باشند تحت تأثیر آن بُعد کمرنگ و نامحسوس هستند. گویا برای اجرای نقشی در صحنه آورده می‌شوند و با تمام شدن آن نقش از صحنه می‌روند و وظیفهٔ دیگرى نمى‌ماند که اجرا کنند.

رودابه برای آن به صحنه آورده می‌شود تا پهلوانى چون رستم را به دنیا بیاورد و بپرورد. تهمینه و کتایون برای آن حضور دارند تا در سوگ فرزندان‌شان سهراب و اسفندیار اشک بریزند که به دست مکارترین پهلوان شاهنامه «رستم» کشته می‌شوند (دومى نقش تاج‌بخشى هم دارد). سودابه براى آن حضور دارد تا انگیزه‌اى برای تراژیدى سیاووش گردد (زیبایى او را خون سیاووش تیره می‌کند). حرم عریض و طویل بهرام گور برای آن ایجاد گردیده است تا هوسباره‌تر محیطى براى هوسباره‌تر پادشاه ساسانى مهیا گردد.

لیلى (آن سیه‌چرده که شیرینى عالم با اوست) بیشتر نقش دوم را بازى می‌کند. او فداى تجلیل عشق مرد (مجنون) می‌شود. زلیخا در دو برههٔ زمانى دو نقش دارد: در برههٔ زمانى و شخصیت اول به هوس‌هاى نفسانى چنگ زده است و در پىِ برآورده کردن این هوس‌هاست. در این نقش که تنبارگى محور آن است، او سیماى اول داستان است. در برههٔ زمانى و شخصیت دوم تحت شعاع قدسیت حضرت یوسف قرار می‌گیرد و از یمن این مقام به موجودى فراانسانی مبدل می‌شود.

در این میان تنها شیرین است که سیماى چندبعدى دارد و همه ابعاد در سرتاسر داستان تا آخرین لحظهٔ زندگانىِ داستانى او موازى با هم پیش می‌روند. به نظر من اوست که نقش اول را بازى می‌کند نه خسرو. او در ادبیات فارسی دری یک سیمای شیرین، دلپذیر و کاملاً استثنایی است، شاید هم در ادبیات جهانی.