باغ آذریونها
$11.50پایهایم کشتزارِ زخمۀ ساطور هست
جنگلِ نارنج، صد فرسنگ از من دور هست
من که عمری انتظار باغ روشن میکشم
باغ آذریونها پشتِ شبِ دیجور هست
منزل دوری که من امروز طی باید کنم
روستای روشنِ افرشته گانِ نور هست
در خیابانهای خاکی نیست جز خیل گدا
جادهها لبربز پایِ آدمِ مجبور هست
سیب باغی، تازه گل کردست و میگرید کسی
ممکن او رشکِ پری یا گریههایِ حور هست
خانۀ پروانههای یادِ آتشگاه دور
کاسۀ خالیِ سر نه، کاسۀ تنبور هست
مرغهای خانگی! مجموعۀ مرغابیان!
پرسه در آفاق، بر باز و هُما دستور هست!