نقش زنان مسلمان در تمدن اسلامی

$13.00

تاریخ همواره عرصە درگیری پیروان حق و باطل بودە است؛ جدال مستمری که صفحات تاریخ را از مبارزه سرشار و پهنه زندە‌گی انسان را از جنگ و نبرد آگنده کرده است.

دین مقدس اسلام، در آغاز طهورش، همواره درگیر نبرد در میدان‌های جنگ بوده است، بطوریکه مسلمانان از نبردی نمی‌آسودند مگر اینکه جنگ تازه‌ای و جبهۀ جدیدی در مقابل کفار و مشرکان می‌گشودند.

تعالیم انسان ساز وحی و تلاش طاقت فرسای حضرت محمد (ص) از اعراب جاهل، رزم‌آورانی پولادین و يكه‌تاز صحنه‌های نبرد تربيت کرد؛ تا آنجا كه جنگ‌آوران مسلمان، نه تنها كفار ومشركان حجازرا با تيغ بُرنده‌ی خود به خاک وخون غلتاندند؛ بلکه با برق شمشیر خویش، پادشاهی‌ها و امپراتوری‌ها را به حیرت انداختند و متزلزل ساختند.

تحول و دگرگونی عظیمی که دین اسلام در میان مردم آن زمان به وجود آورد، تنها مردان را در بر نگرفت؛ بلکه از زنان نیز انسان‌های فداکار و ایثارکر و با شهامتی ساخت که نقش به سزایی در پیروزی مسلمانان داشتند.

هر آیینه

$13.00

بنویسی، ننویسی، بدرنگی، ندرنگی
تو همان زخم نخستی
تو همین درد قشنگی

بگذار این‌همه فریادگران هر‌ چه بگویند
تو نماینده‌ی خاموش هزاران دلِ تنگی

بلدی با چه سکوتی سر صحبت بگشایی
بلدی با چه زبان با غم بیهوده بجنگی

بلدی در چه شرایط خودت آواز برآری
نه که هر سفله بگوید: بترنگان، بترنگی

دلِ خوش داشتن این‌جا به تو مشکل شده زیرا
نه طرفدار جفایی
نه خریدار جفنگی

بسکوتی، نسکوتی، بصدایی، نصدایی
بنویسی، ننویسی تو همین درد قشنگی

شهر رؤیاهای من، کابل

$13.18

از کودکی با شاهنامه محشور بودم. آن‌گاه که داستان زال و رودابه را می‌خواندم تصویری از کابل در ذهنم نقش می‌بست. دریایی پر از آب که در سواحل آن گل‌های رنگارنگ روییده و مردم از آن گل می‌چینند و شکارچیان مرغابی و دیگر پرنده‌های آب‌زی را در این سواحل شکار می‌کنند. در شهر قلعۀ بلندی هم وجود دارد…

اما هنگامی‌که نخستین‌بار به‌کابل آمدم، فصل بهار بود. در پل باغ‌عمومی از موتر فرود آمدم که خلاف تصور من کدام باغی در آن‌جا وجود نداشت. اما رودخانه‌ای پر از آب زلال در جریان بود. شاید خوانندگان باور نکنند. بلی، رودخانه کابل پر از آب پاک بود.

هرسالی‌که از عمر این شهر می‌گذرد، وضعیت آن بدتر و بدتر شده می‌رود. بیش از چهل سال است که من در این شهر زندگی دارم و می‌بینم که وضعیت رو به بهبود نیست. به همین خاطر خواستم، چشم‌دیدهای سیاحان را از این شهر و ذکر مؤرخان و جغرافیا نگاران را در این رساله گردآورم. در کنفرانس‌های میلاد کابل اشتراک کردم و دو مقاله در دو سال پیهم در بارۀ این شهر نوشتم. “کابل در افسانه و تاریخ” و ” ذکر کابل در شاهنامۀ فردوسی”. این مقالات را نیز در این رساله ضم کرده‌ام و چیزهایی دیگر که گردآوردم و اینک تقدیم خوانندگان عزیز می‌کنم.

بز چینی در روزگار گرگی

$14.00

بود نبود بودگار بود، زمین نبود شُدیار بود. چهار بچه از مامدیار بود، در خوردن و خوابیدن تیار بود و در کارکردن بیمار. یک شهرک هم بود که در آن حیوانات مختلف در صلح‌‌و‌صفا زندگی می‌کردند، البته گاه کدورتی و کشمکشی در میان‌شان به وجود می‌آمد ولی زود با پادرمیانی بزرگان حیوانات رفع می‌شد و همه باز همان زندگی شیرین را در پیش می‌گرفتند. این البته از آرزوهای بچه‌های مامدیار بود که از تنبلی نای جنبیدن نداشتند و همیشه خواستار صلح‌ و دوستی بودند تا کسی آن‌ها را از جای‌شان تکان ندهد. وگرنه شهرک چندان هم صلح ‌و صفایی نداشت، مخالفت‌هایی بود و مشاجرت‌هایی که منجر به کینه‌توزی و خصومت‌های شخصی می‌گشت و بدگویی پُشت سرِ همدیگر را به دنبال داشت. ولی با آن‌ هم حیواناتِ مختلف با صبروحوصله و چشم‌پوشی از خطاهای دیگران، یاد می‌گرفتند که با هم همزیستی داشته باشند.

محاکمه

$14.00

عیساخان صبح روزی که آن لحظه به یاد نمی‌آورد کدامین روز و از کدامین ماه سال بود – البته به او بایست حق داد که نداند، زیرا ماه‌ها و حتی گاه سال میلادی نیز در ذهنش مخلوط شده بودند و غریبه می‌نمودند – وقتی از خواب بیدار شد، حضور افسرنظامی دانمارکی‌ای را بالای سرش متوجه شد. اگر ظاهر دانمارکی افسر نمی‌بود، چه‌بسا که او در آن پریشانی ذهن حتی مکان بیدارشدنش را نیز درنمی‌یافت که در اردوگاه پناهندگان سندهولم به سر می‌برد. داشت خواب روستایش در افغانستان را می‌دید و اکنون با دیدن افسر، گویی از آسمان به زمین افتاده باشد، زمان و مکان در مخیله‌اش در هم آمیخته شدند همراه با واقعیت و وهم، چنان که اکنون هم‌روستائیانش را پشت پنجره‌ی اتاقش که رو به حویلی پائیزی اردوگاه باز بود، قدونیم‌قد ایستاده می‌دید. مگر این افسرنظامی برایش یادآور واقعیت عظیم و خشن و ناگواری بود، چنان صعب و ابهت‌وار که گویی سقفی را بر سرش فروریخته باشند.

گویش هزارگی در پارسی افغانستان

$14.00

آنچه در این مجموعه می‌بینید، کوششی است برای به‌سامان‌‌آوردن یادداشت‌های فراوانی در زمینه‌ی گویش هزاره‌گی که طی اقامتم در افغانستان در سال‌های ۱۹۵۸ – ۱۹۵۲ م گرد آورده بودم.
بخش زیادی از مواد را مدیون «دنش هنینگ – هموسلند – کریستن ‌سن» هیأت اعزامی به افغانستان در سال ۱۹۵۴ م هستم؛ به‌ویژه مدیون کلاوس فردینانند (عضو هیأت) که مجموعه‌ی واژگان گردآوری‌شده‌ی او، در مجموعه‌ی من توسط پروفیسور کار یگرونبیچ جابه‌جا شد. مواد دیگر، مخصوصاً مواد در مورد بهسود را خودم جمع‌آوری کردم. این مواد را از کارمندان هزاره و نجرابی – در محل وظیفه‌ی خودم – به دست آوردم.
به استثنای یک معلومات که نجرابی بود، تمام مواد به زبان فارسی ضبط شده بودند. یک مورد به دو زبان فارسی و پشتو ضبط شده بود.
به کاری که من کرده‌ام، می‌توان «مطالعه‌ی مقدماتی» گفت، تا وقتی که در آزمایش‌های مفصل که باید بر روی عناصر ایرانی پیش از مغول، صورت بگیرد؛ عناصری که هنوز هم به مقدار فراوان در این گویش پیدا می‌شود. «لیگتی» قرار خویش برای تحلیل مجموعه‌ی واژگان هزاره‌گی را انجام داد و در مجموعه‌ای که به نام «Acta Orientalia Hangurical, 1954» منتشر شد، به چاپ رسانید. ولی تا وقتی که عناصر مغولی (در گویش هزاره‌گی) – کم یا زیاد – به آسانی قابل شناسایی هستند، آواشناسی مقایسوی این عناصر با عناصر مشابه آنان در زبان مغولی، مایه‌ی دلچسبی است. این [ممیزات] در عناصر ایرانی پیش‌مغولی نیز وجود دارد. به نظر من اهمیت واقعی موقعیت گویش هزاره‌گی همین است.

شیهه‌ی رخش

$15.00

در میان باغی بزرگ، خانه‌‌ی قدیمی و باابهتی قرار دارد. خانه از گِل خام ساخته شده، اما از ظرافت باقی‌‌مانده در آن، پیداست که روزگاری بازار و رونقی داشته است. در گوشه‌ای از بزرگ‌ترین اتاق خانه، پیرمردی بر روی صفحه‌ای از شن و ریگ خم شده و به دقت به آن خیره شده است. او گوشه‌ی دستار پهلَوی خودش را از جلو به عقب می‌برد و با چوبی که در دست دارد، روی صفحه‌ی شنی، خط ممتدی را از گوشه‌ی راست بالایی به طرف چپ آن رسم می‌کند. آثار بی‌خوابی و خستگی در چهره‌ی استخوانی و بزرگش به چشم می‌خورد. دخترش شهرناز با کاسه‌ای آب به کف وارد اتاق می‌شود.

پیشنهادی

جعل تاریخ و تاریخ جعل در افغانستان

$15.00

حین مطالعهٔ کتا‌ب‌های تاریخ افغانستان، به موارد بسیاری برخوردم که با منابع معتبر و معاصر اختلاف آشکار دارد. این اختلاف یا از روی اهمال و بی‌دقتی نویسنده در نقل مطلب از منابع است، یا از روی تعمد و سوء نیت به غرض جعل و تحریف تاریخ. علاوه بر این، عدم دست‌رسیِ نویسنده به منابع دست اول و اعتماد و اکتفا به منابع متأخر، موجب صدور حکم‌های نادرست در قضایای تاریخی شده است.
گذشته از این‌ها، قلّت مآخذ و ناشناخته ماندن بسیاری از منابع تاریخ افغانستان برای مورخین، سبب شده که کج فهمی‌هایی رخ دهد. در چند دههٔ پسین، کتب بسیاری که نیم قرن قبل کسی به آنان دسترسی نداشت، از بایگانی‌ها، آرشیف‌ها و کتا بخانه‌ها بیرون آورده شد و چاپ و منتشر گشت. اما موارد تحریف و جعل که به آن اشاره شد، غیر از سهو و اشتباهات است، که البته کسی از ارتکاب به آن مستثنی بوده نمی‌تواند.

قصه های شبانه برای کودکان شجاع

Original price was: $23.00.Current price is: $15.00.

کودکان عزیز،

این کتاب به شما از کار و تلاش زنانی قصه می‌کند که زمانی در سن و سال شما بودند و مانند شما آرزوهای کلانی برای زندگی‌شان داشتند. آن‌ها تنها آرزو نداشتند. برای رسیدن به آرزوهای‌شان برنامه هم داشتند و مهم‌تر از آن، تلاش هم می‌کردند. این زن‌ها هیچ چیزی از شما بیشتر نداشتند. بعضی از آنها فقیر بودند. در کشور بعضی از آنها جنگ جریان داشت؛ ولی آنها تسلیم نشدند و دنبال آرزوهای کلان خود رفتند. آنها موفق شدند. آنها به تمام دنیا ثابت کردند که فرقی میان دختر و پسر نیست. هر کس که بخواهد، می‌تواند زندگی‌اش را تغییر بدهد، کامیاب شود و دنیا را متوجه خود بسازد.

گهواره کتاب «قصه های شبانه برای کودکان شجاع» را با این امید نشر می‌کند که شما هم به آرزوهای کلان خود فکر کنید. برای رسیدن به آرزوهای‌تان برنامه بسازید و مهم‌تر از همه تلاش کنید به این آرزوها برسید.

کودکان عزیز،

تمام دنیا فرش راه شماست. شما دنیای آینده را آن طور می‌سازید که آرزو دارید.

به امید کامیابی‌های‌تان.

گریه کن سرزمین محبوب من

$15.00

آن روزها، تقویم تاریخ را حوادث طبیعی تعیین می‌کرد. حوادثی مانند زلزلۀ کلان، گاومرگی، سیلاب، خشک‌سالی و یا هم نزاع‌هایی که میان دو قریه یا دو طایفه صورت می‌گرفت، مبدأ محاسبات انگاشته می‌شد. به همین‌گونه روزی که عروسی مادرم بود، به‌گونۀ بی‌سابقه، ملخ هجوم آورده بود و سال عروسی مادر و پدر در سال ملخ واقع شده است.
سرزدن گیاهان، شگوفۀ درختان، آوای پرندگان مهاجر، پیام هریکی، از فصلی خبر می‌داد و مردم به‌صورت دقیق از روی این حوادث می‌دانستند که در کدام فصل سال قرار دارند و چه باید بکنند. آمدن خیل مرغابی‌ پس از گذشت چله صورت می‌گرفت و سردی هوا رو به گرمی می‌نهاد؛ قطار کلنگ‌ها و لک‌لک‌ها با منظرۀ تماشایی‌شان بوی بهار را با خود می‌آورد. با گذشت چهل روز نخست زمستان، گل‌های سفید از زیر برف سر می‌کشیدند که به گل بهمنی موسوم‌اند و همزمان با تحویل سال، لاله‌های خوش‌رنگ با داغ سیاه بر دل جلوه‌گری می‌کردند. در ماه ثور کبک‌ها به جفت‌گیری می‌پرداختند و بر نوک صخره‌ها، کبک‌های نر برای جلب جفت خویش به غزل‌سرایی می‌پرداختنند. روزها به ساعت‌ها و دقیقه‌ها تجزیه نشده بودند. سه جزء داشتند. پگاه، چاشت و بیگاه. کسی به کمبود وقت قرار نداشت؛ همه کس ساعاتی برای کار، استراحت، دیدن دوستان و اقارب و اختلاط داشتند.
شمار کتاب‌ها محدود بود. تعداد آن‌ها از چند درجن بیشتر نبود و بالای تاقچه و یا رف‌ها جا می‌گرفتند. خانه‌های رهایشی دسته‌بندی ناشده بود. در بیشتر موارد در خانه‌های نشیمن، هم تنور می‌افروختند و آشپزی می‌کردند و هم در گوشۀ آن گوسالۀ شیرخوار و یا بزی، جا خوش کرده بود…

خاستگاه و پرورشگاه تاجیک‌ها

$15.00

به باور راسخ من، هنگامی که سخن از نژاد و تیره و تبار و زبان و مذهب در میان می‌آید، سزاوار است در چهارچوبی به مسایل پرداخته شود که ارجگزاری به جایگاه بالای انسان چونانِ برترینِ جانداران، فراتر از همه چیزها قرار گیرد. همین گونه شاینده است تا با توجه به ارزش‌های والای فرهنگی، میهنی و ملی و آرمان‌های بزرگ انسانی و با دیدگسترده، بیزار از تنگ نگری‌های رایج به این مساله بنگریم.
از سویی هم، برای دستیابی به تفاهم، همسویی، نزدیکی، سازش و همدیگرپذیری در راستای ملت سازی، در تراز سراسری ملی و همگرایی گسترده در تراز منطقه‌یی؛ داشتن شناخت گسترده از توده‌های باشنده منطقه و آشنایی با ویژگی‌های تباری، زبانی، آیینی، زیستبومی و… تیره‌های باشنده در سرزمین ما و کشورهای همسایه ارزش بالایی دارد. برای مثال؛ مادامی که ما ندانیم که نیاکان پشتون‌های خاوری باشنده پیرامون کوه‌های سلیمان، از جمله غلزاییان، از بازماندگان هپتالیان‌اند که از راه کوه‌ها و دره‌های بدخشان به سرزمین‌های کنونی خود کوچیده‌اند و با تاجیک‌های باشنده شمال کشور و آسیای میانه از یک تیره و تبار و نژاد و زبان‌اند و همین گونه نیاکان پشتون‌های درانی از آسیای میانه، بلخ و هرات به جنوب کوچیده و با پارسیان و ایرانیان غربی همخون، همریشه و همتیره و همتبار‌اند؛ شاید در بسیاری از زمینه‌ها به بیراهه برویم.

ناقص‌الحقل

$15.00

پیش از پرداختن به اصل موضوع، می‌خواهم تأکید کنم، من هیچ کشوری را نمی‌شناسم که مسئلهٔ برابری زن و مرد در آنجا حل شده باشد. در هر گوشهٔ دنیا، نابرابری حقوق زن و مرد به نحوی وجود دارد و تمام کشورها با این مسئله‌ روبه‌رویند. اما در کشورهای پیش‌رفته، مشکلات جامعه، از جمله این مشکل، به رسمیت شناخته شده است. در آنجا اندیشمندان، جامعهٔ شهروندی و نهادهای مدافع حقوق بشر در جهت روشنگری و تأمین برابری جنسیتی، کار و تلاش می‌کنند. آنان مقاله می‌نویسند؛ کتاب منتشر می‌کنند؛ فلم، نمایش و موسیقی تولید می‌کنند؛ بحث برابری جنسیتی را شامل نصاب درسی می‌کنند و از نصاب درسی، شاخص‌های جنسیت‌ستیزی را حذف می‌کنند. اما در افغانستان این مشکل به رسمیت شناخته نمی‌شود؛ بر آن سرپوش گذاشته می‌شود تا به‌نحوی، دیده‌نشدن مشکل، مساوی به نبودن آن وانمود شود. این است که زن در افغانستان و کشورهای شبیه آن، از امکانِ گذار به حقِ داشتنِ کرامت انسانی محروم است.

رادیوی پدرکلانم

$15.00

خاله شمسیه هنگام حکایتِ واقعه‌ی مرگ پسرش حتی یک قطره‌ اشک نریخت. آرام بود و مانند هر قصه‌ی عادی دیگر حکایت خود را بازگفت و وقتی می‌خواست بایستد، متوجه شدم که کمرش را راست نمی‌تواند و به کمک عصایی که در دست داشت به سختی خود را سر پا نگهداشت. او آرام بود. هیچ بغضی نداشت. آهی هم از روی حسرت نکشید. مانند یک سرگذشت یا هم یک اتفاق عادی قصه‌ی جوان‌مرگ شدن تنها پسرش را بازگو می‌کرد. من به شنونده‌ی حوصله‌مندی فکر می‌کردم که آرام و صبور حکایت غم‌انگیز او را با گوش‌های خوب‌تربیت‌شده‌اش می‌شنید. اگر شنونده، صبور نباشد راوی کم‌حوصله و عجول می‌شود و سعی می‌کند هرچه زودتر قصه‌ی خود را به پایان برساند و خود را راحت سازد. من به همسایه‌ها، دوست و آشنای او فکر می‌کردم که چه‌قدر مردم خوبی بودند که فرصت می‌دادند خاله شمسیه سه سال پی‌هم یک قصه را بارها و بارها حکایت کند و به توالی داستان غم‌انگیز خود پیچ و خم ببخشد و در آن، دنبال زیبایی‌های کلامی باشد.

از این دکان قند

$15.00

عبدالله عارف چاه‌آبی بین سال‌های ۱۲۶۰-۱۳۲۲ خورشیدی زنده‌گی کرده‌‌است. زادگاه عارف را دهکدۀ تخن‌آباد، شهرستان چاه‌آب، استان تخار می‌گویند. از سن پانزده ساله‌گی با فن شریف شاعری آشنا و از آن به بعد؛ حتا، تا سال‌های پایانی زنده‌گی‌اش که خواری، نداری و نابینایی به یک‌باره‌گی سراغ جان عزیز و طبع لطیف این مهم آمدند، دست از دامن این هنر گرامی رها نکرده و به نوازش و پرورش فرشتۀ الهام پرداخته است.
نخستین‌بار دیوان شعرهای عارف توسط محمد ابراهیم چاه‌آبی در سال 1373 خورشیدی گردآوری، چاپ و نشر شد که ما دست این مؤلف ارجمند و گرامی را به گرمی می‌فشاریم. تحمل بیش‌تر از ده سال رنج و ریاضت ایشان بود که امروزی‌ها عارف می‌دانند و عارف می‌شناسند.
مجموعۀ شعری از این دکان قند دربرگیرندۀ تقریباً صد شعر موزون در قالب‌های متفاوت است که توسط ادهم کاوه و مسیح سیامک از دیوان شاعر انتخاب شده‌اند. این مجموعۀ شعری پُربار به دوست‌داران شعر و ادبیات پارسی تقدیم می‌شود.

مرگ سودخور

$15.00

من در سالهای 1312 هجری که طلبه‌ی مدرسه‌های بخارا به شمار می‌رفتم، بی‌باششگاه ماندم و در بخارا که تقریباً صد در مدرسه‌ی کلان و قریب همین‌قدر مدرسه‌ی خرد داشت، برای من حجره‌ی قابل استقامتی به زودی یافت نشد. زیرا هرچند همه‌ی مدرسه‌های بخارا رسماً وقف بوده، خرید و فروش آن‌ها از روی شریعت روا نباشد هم در زمان‌های آخر با فتوای علمای دین که در مسئله‌های دینی حیله‌های شرعی را به کار می‌بردند، همه‌ی حجره‌های مدرسه‌ها به طرز خرید و فروش ملک خصوصی شده بدست آدمان پولدار افتاده بود و طلبه‌های فقیر در جای استقامت یافتن به دشواریها می‌افتادند.

در همان روزهایی که در جستجوی حجره بودم یکی از دوستانم با راه مصلحت به من گفت:

– «قاری اشکمبه» نام یک کس هست که چند در حجره‌ی زر خرید دارد، اگر از وی پرسی، شاید یکی از حجره‌هایش را به تو به عاریت بدهد.

با شنیدن این مصلحت آن دوستم دقت من از حجره دادن یا ندادن آن آدم زیادتر بنام او کشیده شد.

در حقیقت هم این نام خیلی غلطی بود، من می‌دانستم که خلته‌ی معده‌ی حیوان را که در آنجا خوراکِ خورده شده جمع می‌شود، «اشکمبه» می‌نامند.

دولت‌ها و توده‌های دشت‌های اروآسیا «از عهد باستان تا کنون»

$15.00

کتاب دست داشته به مساله خاستگاه و تاریخ باستانی و سده‌های میانه‌ای توده‌های کوچرو استپ سترگ می‌پردازد که در یک گستره پهناور قاره اروآسیا از حوضه رود آمور در خاور تا حوضه رود دانیوب در باختر زندگی می‌کردند.
توجه اصلی مولفان به پدیدآیی و تاریخ نخستین امپراتوری‌های کوچیان که پیرامون هسته‌های آن‌ها در آغاز اتحادیه‌های قبیله‌ای و سپس توده هایی که بیشتر به زبان‌های تورکی سخن می‌گفتند، تشکل یافتند- خاقانات تورک (سده‌های ششم- نهم)، دولت قره خانیان و اویغورها در آسیای مرکزی، دولت بلغارها در دامنه‌های اورال، خلق‌ها و قبایل تورکی در ترکیب امپراتوری مغول، اردوی طلایی، جزهای قزاقی، خانات قزاق و…. معطوف شده است.
تاریخ دراز دولتداری کوچیان اروآسیا در پیوند تنگاتنگ با تاریخ همسایگان شان- چین، ایران، بیزانس (بیزانتین یا روم خاوری) و روسیه بررسی می‌گردد.
دولت‌های تورکی اشکال ویژه باورهای مذهبی و فرهنگ مکتوب را زاییدند که سیمای تکرار ناپذیر تمدن تورکی باستان را می‌ساخت که در مونوگرافی دست داشته به آن توجه بسیاری شده است.
برای نخستین بار در این چنین بستر گسترده هیستوریوگرافیک (تاریخنگاری) دشوارترین مساله پیوندهای ژنیتیک توده‌های باستانی تورکی با ملت‌های معاصر تورکی زبان بررسی می‌گردد.
موضوع مورد بررسی در مونوگرافی دست داشته، از دید کرونولوژیک (تقویمی)، تاریخی را در حدود تقریبی دو هزار سال از عهد باستان تا اوایل سده هژدهم یعنی تا شامل شدن زمین‌های حوضه رود ولگا و سایبریا در تشکیل دولت روسی مسکو در بر می‌گیرد. [سر از این برهه- گ.]، تاریخ توده‌های تورکی اروآسیای استپی با اوضاع جیوپولیتیک از ریشه دیگری گره می‌خورد و روند تعاون (همپیوندی) آن‌ها با روسیه آغاز می‌گردد که سرنوشت شان را به پیمانه بسیار به گونه بنیادی رقم می‌زند.

نگاهی به دورۀ هپتالیان

$16.00

هپتالی‌ها (هیتالیان/ هفتالیان) از اسرارآمیزترین توده‌هایی‌اند که به رغم فرمانروایی دیرپا و گذاشتن تاثیر شگرف بر تاریخ سیاسی، تباری، فرهنگی، آیینی و زبانی خاور پشته ایران و بخش‌هایی از هند و آسیای میانه، هنوز هم بسیاری از گوشه‌های تاریخ شان تاریک و بحث برانگیز مانده است.
در باره هپتالیان کتاب‌ها و مقالات بسیاری نوشته شده است. از دید این کمترین که شماری از آثار نوشته شده در باره هپتالی‌ها را مطالعه نموده‌ام، بهترین کتابی که تا کنون در باره هپتالی‌ها نوشته شده است، کتاب «دولت هپتالی و نقش آن در تاریخ آسیای مرکزی» نوشته شاد روان داکتر معروف عیسی محمدف است که در برنامه دارم در آینده آن را به پارسی دری برگردانم. ایشان بر پایه مطالعات جامع تاریخی و تطبیقی منابع اطلاعاتی و آثار علمی به بررسی مسایل اتنوژنیز ethnogenesis و پیدایش فرهنگی هپتالیان پرداخته، نقش هپتالیان را در تحولات سیاسی میانه‌های هزاره یکم میلادی و شکلگیری توده‌های معاصر آسیای مرکزی نشان می‌دهند. در این کتاب تنها فشرده‌یی از نوشته‌های ایشان را به پارسی دری ترجمه و پیشکش می‌نماییم.

مجله‌ی دریچه – شماره ۴

$16.00

خوانندگان گرامی،
چهارمین شماره‌ی مجله «دریچه» زمانی نشر می‌شود که یک هزار و یک روز از بسته شدن درِ مکتب به روی دختران توسط فرمان موقتی طالبان می‌‌گذرد. یک هزار و یک روز همراه با اشک و ماتم بر سوگ آرزوهایی که نوجوانان ما برای زندگی آینده‌ی خود، خانواده و میهن‌شان داشتند.

چه گزینه‌هایی داریم؟
یکی از آسیب‌های بزرگ بیست سال حضور خارجی‌ها در افغانستان، از بین رفتن اعتماد به نفس مردم ما به خویشتن است. در آن بیست سال همه شاهد بودیم که کار داوطلبانه برای ترمیم راه‌های منتهی به خانه‌ی خود را بدون حمایت خارجی‌ها، بدون پول، بدون کمک‌های بشردوستانه مانند: برنج و آرد و روغن انجام نمی‌دادیم. برای به کمال رساندن پروژه‌های عام‌المنفعه در روستا و شهرک‌های خود، حاضر به همکاری نبودیم و توقع داشتیم به ما یا پول بدهند و یا کمک‌های خیرخواهانه‌ی دیگر تا در ساختن مکتب، نیروگاه کوچک برقی، راه موتررو سهم بگیریم. تمام مجالسی که برای توضیح مسأله‌ای برگزار می‌شد، یا باید نان چاشت می‌داشت یا کارت تیلفون و یا امتیاز دیگری تا شرکت می‌کردیم. به همین دلیل است که دم دست‌ترین گزینه‌ای که امروز به آن فکر می‌کنیم، همین است که نیروهای خارجی یک بار دیگر بیایند و ما را از شر وضعیت غیرانسانی امروز نجات بدهند. یا اگر این کار را نمی‌کنند به ما پول بدهند تا ما کودکان خود را سواد یاد بدهیم.
زمانِ چنین توقع و انتظار به صورت برگشت‌ناپذیری گذشته است. از سوی دیگر، اگر هزار بار دیگران بیایند و بگویند برای ما دموکراسی می‌سازند، عدالت اجتماعی را تامین می‌کنند و یا شریعت اسلامی را اجرایی می‌کنند، تا وقتی خود ما آمادگی پذیرفتن مسئولیت تغییر را در جامعه‌ی خود نداشته باشیم، تلاش‌های دیگران- که هر کدام همیشه مقصد خود را دارند- راه به جایی نمی‌برد. انگلیس، شوروی، پاکستان و آمریکا با متحدانش این تلاش را کردند و نتیجه را دیدیم.
یاد بگیریم که با بال بیگانه نمی‌شود پرواز کرد!

یادداشت ها

$16.00

نخستین آشنایی من با نام عینی و کتاب یادداشت‌هایش ریشه‌ای سی ساله دارد؛ به روزگاری می‌پیوندد که مثل هر دانشجوی تهی‌دستی جویای خوب ارزان بودم و لذات زندگیم منحصر می‌شد به حظ بصری از ویترین مغازه‌ها و بساط دست‌فروشان. در بساط یکی از کهنه‌فروشان خیابان لاله‌زار، چشمم به کتابی افتاد با قطع رقعی و جلد زرکوب. با پنج ریال وجه رایج و زورمند آن روزگار، خریدمش و به خانه‌ام _ ببخشید _ به اتاقکم آوردم و خواندم و از نثر بی‌تکلف و لحن فارسی نویسنده‌‌اش خوشم آمد. آن کتاب جلد اول مجموعه‌ایست که اینک پیش چشم شما خوانندگان قرار دارد.
اگر چه مطالب کتاب برایم خالی از جذبه‌ای نبود، اما چون سالیان نخستین عمر من در ولایت دورافتاده‌ی سیرجان گذشته است و آن هم در دورانی که محیط ما هنوز شباهتکی با محیط نشو و نمای عینی داشت، توصیفات نویسنده با همه‌ی جذابیتش، چندان برایم تعجب‌انگیز نبود. آنچه در نخستین برخورد با جلد اول این کتاب به دلم نشسته بود؛ چنان‌که گفتم، نثر روان و بی‌تکلف نویسنده بود و بس.

1 3 4 5 7