امواج وحشی و پنجۀ نور
$11.00این شاعر توانا و ترانهسرا، فرزند حاجی عبدالحکیم، روز ششم جدی سال 1326 هجری خورشیدی در قریۀ امیر محمدخان ولایت غزنی دیده به جهان کشود. دروس ابتدایی را در مکتب سید جمال الدین افغانی و متوسطه و عالی را در لیسۀ نادریهی کابل خواند. در سال 1352 هـ. خ. از دانشکدهی ادبیات دانشگاه کابل به دریافت درجهی لیسانس نایل آمد. در سال 1354 هجری خورشیدی بیماری سرطان گریبانگیرش شد و سرانجام در 21 سرطان همان سال در شهر کابل به رحمت حق پیوست. خانواده و دوستان پیکرش را به ولایت غزنی منتقل و در زادگاهش دفن نمودند.(1)
«ازهر» با اینکه در جوانی درگذشت حدود هزار پارچه شعر در قالبهای گوناگون از شیوههای کهن و نو به یادگار گذاشت.
در سرایش ترانه شیوۀ ابتکاری و ویژۀ خود را داشت و در گفتن اشعار هزلآمیز استاد بود. شعرهای او دارای درونمایۀ عمیق اجتماعی است و از اندیشههای ترقیخواهانه مایه میگیرد. سرودههایش چندینبار برندۀ جوایز عالی مطبوعاتی شده است.(2)
شمسالدین مسرور آوازخوان شناختهشدۀ کشور که شهرت هنریاش را مرهون تصنیفهای زیبای «ازهر فیضیار» می داند و بیشتر از 100 پارچه شعر او را در آرشیف رادیو تلویزیون افغانستان ریکارد کرده است، اذعان میدارد که «نه تنها برای من، بلکه به شمار زیادی از آوازخوانان مشهور هر یک محترم استاد مهوش، ژیلا، ناهید، پرستو، هنگامه، سیما ترانه، احمد ظاهر، هماهنگ و چندین تن دیگر چشمۀ فیض بود. او افزون بر تضنیف، غزل، رباعی، دوبیتی و شعر آزاد، چندین درام منظوم نوشته بود، که بسیاری در آرشیف رادیو موجوداند. یکی از درامهایش به نام «بابه کپک» توسط هنرمندان بخش موسیقی هریک محترم سارا زلاند، ژیلا، جلیل زلاند و من (شمس الدین مسرور) تهیه گردید، در عرصۀ تیاتر استاد رفیق صادق، زینت گلچین و سید احمد هلال به دایرکت استاد صادق آن را ریکارد کردند.
6 reviews for عرفان در شعر سیدنادرشاه کیانی
جواد نبی زاده –
آثار این بزرگمرد خیلی ها ارزشمند و مفید برای هر انسان است.
جنرال ارکانحرب محمد صالح جهش –
این ادم نی نویسنده است و نی عارف ِیک ادم که از تقلب و کاپی از اشعار حافظ شیرازی و سعدی چیزهای را جمع کرده و ان را بنام خود گویا تحریر میکرده است .و اگرشما به گویا اشعار این ادم مراجعه نماید همه توهین به مخالفین و زنان را سخت مخاطب قرار داده است بنام بی عقل و غیره .
زنان را گفته اند شیطان ماده -نفاق و فتنه اش ازحد زیاده -برادر با برادر کینه ورزد -چودشمن کینه دیرینه ورزد-خرابی جهان میباشد از وی-بود دایم زنان را فتنه درپی-چوخردرپیش پای خویش بینند-زاحکام خداوندی دوری گزینند.
زنان زپهلوی چپ پدید امد -از شرافت و حیا بعید امد –
دارند بخود ملحدان رهبری چند-از گربه و روباه و شغال است خبری چند-نه مرد خویش بودنه زن-مردم خنثی بود این قوم به کونش ذکری چند.
اگر میخواهد واقعآ در باره این خاندان معلومات دقیق پیدا نماید به این دوجلد کتاب که درکتابخانه هزارستان موجود است مراجعه نماید.
۱.استبداد مذهبی و قیام روشنفکری جماعت ولایت بغلان نوشته من جنرال ارکانحرب محمد صالح جهش.
۲.فیاض خدایارُِ رهبران مستبد و جنبش ازادی بخش اسماعلیه های مناطق مرکزی افغانستان.
دین محمد ایام –
من میخواهم این کتاب را مطالعه کنم
Abdulaziz –
برای اولین بار
امان الله –
میخواهم آن کتاب به دست آورم ومطالعه نمایم.
رستم یزدانی –
کتاب جالبی به نظر می رسد. کتاب کابل بسیار سریع به پیش می رود. خدا قوت بچه ها.