قصه های شبانه برای کودکان شجاع

Original price was: $23.00.Current price is: $15.00.

کودکان عزیز،

این کتاب به شما از کار و تلاش زنانی قصه می‌کند که زمانی در سن و سال شما بودند و مانند شما آرزوهای کلانی برای زندگی‌شان داشتند. آن‌ها تنها آرزو نداشتند. برای رسیدن به آرزوهای‌شان برنامه هم داشتند و مهم‌تر از آن، تلاش هم می‌کردند. این زن‌ها هیچ چیزی از شما بیشتر نداشتند. بعضی از آنها فقیر بودند. در کشور بعضی از آنها جنگ جریان داشت؛ ولی آنها تسلیم نشدند و دنبال آرزوهای کلان خود رفتند. آنها موفق شدند. آنها به تمام دنیا ثابت کردند که فرقی میان دختر و پسر نیست. هر کس که بخواهد، می‌تواند زندگی‌اش را تغییر بدهد، کامیاب شود و دنیا را متوجه خود بسازد.

گهواره کتاب «قصه های شبانه برای کودکان شجاع» را با این امید نشر می‌کند که شما هم به آرزوهای کلان خود فکر کنید. برای رسیدن به آرزوهای‌تان برنامه بسازید و مهم‌تر از همه تلاش کنید به این آرزوها برسید.

کودکان عزیز،

تمام دنیا فرش راه شماست. شما دنیای آینده را آن طور می‌سازید که آرزو دارید.

به امید کامیابی‌های‌تان.

پیشنهادی

قصه‌ی باغ ما

$10.00

از پشت پنجره‌ی منزل دوم خانه به منظره‌ی باغ می‌دیدم و آن را رسامی می‌کردم. آفتاب می‌تابید اما سبزه‌های نورس و جوانه‌برگ‌های درختان، پس از باران دیشب، هنوز تر بودند. روزهای پایانی سال بود و یک دو هفته‌ای به نوروز مانده بود. دیدم که موتر کوچکی در برابر دروازه‌ی باغ‌مان توقف کرد و پدرم از آن پیاده شد. چند نهال را از موتر پایین آورد. با شتاب به کمک‌اش رفتم و با هم نهال‌ها را به داخل باغ آوردیم. ریشه‌ی نهال‌ها را با گل و خاک آغشته و در داخل کیسه‌ی پلاستیک قرار داده بودند. سگ سفید من دوید و پلاستیک‌ها را دانه‌دانه بو کشید. حیف که هیچ وقت برایش نام دیگری انتخاب نکردم. او مثل همیشه دُم می‌جنباند و آماده‌ی خدمت بود. با پدرم کمک کردم و نهال‌ها را در جاهای مختلف باغ کاشتیم. پدرم گفت:
امیدجان، اِی نهال شفتالو ره خودت بشان.
براستی؟ چرا نی.

کابل در آیینۀ تاریخ

$10.00

اثری که در دست مطالعۀ شما قرار دارد «کابل در آیینۀ تاریخ» گزیدۀ مقالات و یادداشت‌های شادروان اکادمیسین دکتور عبدالاحمد جاوید است. او بنا به گفتۀ خودش در دیباچۀ کتاب «اوستا»، این یادداشت‌ها را لقمه‌لقمه اندوخته و رقعه‌رقعه دوخته است.
پوهاند جاوید که خود زاده و پروردۀ کابل بود، مقاله‌های فراوانی در پیوند با این شهر باستانی و داستانی دارد. کتاب «کابل در آیینۀ تاریخ» اثر پژوهشی دوران هجرت و دیار غربت اوست که دریغا در زمان حیاتش اقبال چاپ نیافت.
زنده‌یاد پروفیسور جاوید که بیشتر از نیم‌سده عمر گرانمایۀ خود را برای روشن نگه‌داشتن چراغ علم و فرهنگ اصیل و جلیل کشور کهن‌سال‌مان سپری کرد، آرزوی نشر این دفتر را با خود به دنیای دیگر برد. اکنون ده سال پس از درگذشت آن روان‌شاد، این اثر به همت دست‌اندرکاران شهرداری کابل و با اهتمام استاد فرهیخته جناب پوهاند محمدیونس طغیان ساکایی، به زیور چاپ آراسته شد که از تلاش‌های ایشان در این زمینه صمیمانه سپاس‌گزارم. در این‌جا باید از دکتر موسوی، عضو تحقیقی دانشگاه آکسفورد و مشاور ارشد وزارت تحصیلات عالی، به‌خاطر رهنمایی‌های ایشان جداگانه سپاس‌گزاری کنم.
این اثر وزین استاد را که خود عاشق عظمت تمدنی و مدنی کابل بوده، برای فرهنگیان و کابل‌دوستان پیشکش می‌کنم و روح پدر مهربانم را شاد و آزاد می‌خواهم.

کشمکش

$22.00

پندار مسلمانان، به خصوص بنیادگرایان، از دوران خلافت نخستین چهار جانشین پیغمبر اسلام که «خلفای راشدین» خوانده می­ شوند تصویر روزگار طلایی و آرمانی اسلام را پرداخت می­دهد، ولی قدیمی ترین متون اسلامی واقعیتی کاملاً غیر ازین را برملا می­ سازند – واقعیت از هم دریده ­گی شیرازۀ امت مسلمه حتی پیش از آنکه پیکر پیغمبر به خاک سپرده شود. نزدیک‌ترین یاران پیامبر در بحبوحۀ زد و بندها، خیانت‌ها، فساد ها و تهدید به مرگ کردن­ ها برای چنگ‌یازی به قدرت و ثروت پیغمبر با هم به جدال و کشمکش پرداختند. این کتاب نخستین دفتر سرگذشت این «جانشینان نفرین شده» است که از روی بازیگران آن ماجراها و چگونگی نقش ایفا کردن‌های آنها پرده بر می­‌دارد.
هاله الوردی با همان شیوه‌­یی که در نوشتن «واپسین روزهای زندگی محمد» به کار بست در کلاسیک‌­ترین آثار اسلامی که کمتر مورد مراجعه قرار گرفته‌اند به کاوش پرداخت تا این تاریخ پوشیده را به رشتۀ تحریر کشد. ماجراهای آن روزهای سرنوشت­ ساز نمایشنامۀ تراژیدی تمام عیاراند، چون در منازعات و مناقشات شخصیت‌های مطرح آن روزگار سرنوشت اسلام و به بیان وسیع‌تر سرنوشت جهان نطفه‌بندی شد.

کودکان آخرین جزیره

$11.00

موضوع یا به عبارت بهتر، موضوعات رمان جدید «زولفو لیوانِلی» بسیار جالب است. موضوعات متعددی با یک موضوع اصلی ربط پیدا می‌کند، مانند آثار بزرگ کلاسیک؛ یک اثر کلاسیک، پیوسته در اطراف و روی موضوع اصلی متمرکز می‌ماند. این رمان زولفو لیوانِلی نیز به دلایل زیادی در میان کلاسیک‌ها قرار می‌گیرد.
(…) «اینجه‌ممّد» یک رمان تک‌کاراکتری است. رمان‌های زولفو نیز تک‌کاراکتری یا به عبارت دیگر، شخصیت‌محور هستند. زولفو لیوانِلی در مورد یک دیکتاتور می‌نویسد. اگر مردم آن ترکیه‌ی زیبا، دموکراسی‌ای را تجربه نکرده‌ باشند و بدون هیچ حرفی درگیر جنگ شده باشند، به‌خاطر دیکتاتورهاست. دیکتاتورها همیشه یک نفر نیستند، بلکه می‌توانند چند نفر هم باشند.
(…) رمان زولفو، رمانی متفاوت و کاملاً جدید است. وقتی من این رمان را خواندم، بسیار متعجب شدم. زولفو یک اثر و یک رمان کاملاً جدید خلق کرده بود. اثر زولفو، برایم یک نوآوری غیر‌قابل‌پیش‌بینی بود. می‌خواهم نوآوری‌ای که زولفو خلق کرده است را به خواننده بگذارم، اما چه کنم که نمی‌توانم. ستمگر مرموزی است که ظلمش در ابتدا به چشم نمی‌آید؛ مغرور است، اما غرورش اصلاً واضح نیست. در چنین شخصیتی هرچیزی یافت می شود اما اصلا مشخص نیست یا او رفتارش را پنهان می‌کند. ما این اشخاص را می‌شناسیم؛ آن‌ها را خیلی خوب می‌شناسیم.

کی جی بی در افغانستان

$18.00

از دیر باز پندار آن بوده است که کی‌‌جی‌‌بی -کمیتۀ امنیت دولتی شوروی – در راه اندازی تجاوز اتحاد شوروی بر افغانستان نقش عمده‌‌ داشت. به گونۀ مثال، می‌‌دانستیم که یوری اندوپوف رئیس کی‌‌جی‌‌بی مبتکر و انگیزندۀ عمدۀ تصمیم مداخلۀ نظامی در افغانستان بود، و این را نیز می‌‌دانستیم که بیشتر گزارشاتی که اکثر رهبران حزب کمونیست اتحاد شوروی را مجاب ساخت تا روی تصمیم لشکرکشی به افغانستان صحه بگذارند توسط نمایندگان محلی کی‌‌جی‌‌بی در کابل تهیه شده بود. بر این نکته نیز آگاه بودیم که کی‌‌جی‌‌بی در زنده و برپا نگهداشتن رژیم غیر مردمی ببرک کارمل پس از دسمبر 1979 نقش عمده داشت. اما آنچنان که سرشت سازمان‌‌های اطلاعاتی و استخباراتی در شرق و غرب است، تا کنون جزئیات کمی دربارۀ چگونگی عملکرد کی‌‌جی‌‌بی در افغانستان در دست بوده است.
متنی که در ذیل می‌‌آید نسخۀ ویراستۀ دست‌‌نویسی است که به دست کارمند سابق بایگانی (آرشیف) کی‌‌جی‌‌بی واسیلی متروخین که در سال 1992 به بریتانیا گریخت نوشته شد و خطوط کلی کارکرد عملیاتی کی‌‌جی‌‌بی در افغانستان میان سال‌‌های 1978 و 1983 را ترسیم می‌‌نماید.
متروخین هنگامی در سال 1999 به شهرت رسید که با فرار و پناه جستن در غرب شش صندوق یادداشت با خود همراه آورد و با همقلمی کریستوفر اندریو کتاب «شمشیر و سپر: آرشیف متروخین و تاریخ مخفی کی‌‌جی‌‌بی» را به رشتۀ تحریر درآورد. یادداشت‌‌هایی که در صندوق‌‌ها جا داشت حاوی شرح فعالیت‌‌های کی‌‌جی‌‌بی و سایر ادارات استخباراتی شوروی بود که قدامت آنها به سال 1918 می‌‌رسید و شامل موادی در ارتباط با فعالیت کی‌‌جی‌‌بی در ایالات متحدۀ امریکا و اروپای غربی بودند.
آنچه یادداشت‌‌های متروخین باز می‌‌گویند اینست که کی‌‌جی‌‌بی از همان آغاز در سیاست‌‌های شوروی در قبال افغانستان عمیقاً ذیدخل بوده است. شمار ایجنت‌‌ها (گماشتگان) کی‌‌جی‌‌بی در داخل افغانستان به صدها تن می‌‌رسید که نه تنها در افغانستان بلکه در کشورهای همسایه چون ایران و پاکستان نیز نقش بازی می‌‌کردند. دولت سردار محمد داوود (1973-1979) با شوروی‌‌ها همکاری نزدیک داشت و چندین تن از وزرای محمد داوود با کی‌‌جی‌‌بی ارتباطاتی داشتند. با تأیید و تصدیق آنچه از سائر منابع می‌‌دانیم، یادداشت‌‌های متروخین نشان می‌‌دهند که اتحاد شوروی در براندازی حکومت داوود به دست کمونیستان افغانی در اپریل 1978 (آنچه «انقلاب ثور»ش می‌‌خواندند) نقشی نداشت، ولی کی‌‌جی‌‌بی از توطئۀ براندازی داوود از پیش‌‌ آگاه بود. دولت محمد داوود به دست کمونیستهای افغانی در اپریل 1978 سرنگون شد. متروخین دخالت و سهیم بودن اتحاد شوروی را درین موضوع رد می کند و بدین وسیله مُهر تایید روی معلوماتی که از منابع دیگر درین باره رسیده است می‌‌گذارد، اما با آنهم این مطلب را تایید می‌‌کند که کی‌‌جی‌‌بی در بارۀ قیام علیه داوود از قبل مطلع بود. پس از به قدرت رسیدن دولت جدید کی‌‌جی‌‌بی به سرعت متخصصین و کارشناسان خود را وارد افغان

کې جي بي په افغانستان کې

$17.00

ښاغلو لوستونکو!
کي.جي.بي په افغانستان کې د همدې استخباراتي ادارې د لومړي عمومي ریاست د یوﮤ پخواني جگپوړي مأمور جگړن واسیلي میتروخین لیکنه ده. میتروخین د کي.جي.بي د اسنادو د آرشیف آمر وو؛ له دې کبله ده چې دﮤ د کي.جي.بي. اکثریتو محرمو لاسوندونو ته لاسرسی درلود. دا چې څنگه دﮤ دا اسناد د کي.جي.بي. له آرشیفه دباندې را ایستلي او بیا د انگلستان لندن ته د پناه غوښتونکي په توگې راځي شرحه به ئې وروسته راشي. د میتروخین په دې کتاب کې ډېري اسناد د ۱۹۷۸ او ۱۹۸۳ زو. کلونو هغه راپورونه رانغاړي چې مسکو کې د کي.جي.بي. مرکز ته رسېدل او له لوستلو وروسته آرشیف ته لېږل کېدل.
کي.جي.بي په افغانستان کې، د ا.خ.ډ. منحله گوند پر تندي باندې د تأریخ هغه له شرمه ډک تور داغ دئ چې د دې گوند د مشرانو رښتونې څېرې د گوند له هماغه بنسټ اېښودلو څخه نیولې بیا ددې گوند د واکمنۍ تر خونړي پای پورې د همدې ادارې د جاسوسانو په توگې بربنډوي. دا چې دغۀ گوند د خپلې خونړۍ واکمنۍ په بهیر کې څه کړي او څومره جنایات ئې تر سره کړي دي جلا مبحث دئ او زما په باور ډېرې لیکنې پرې شوې دي او په تأریخ کې ثبت دي. د همدغو لیکنو په منځ کې د واسیلي میتروخین د کتاب په شان ځای تش وو. د افغانستان خلک ښۀ خبر ول چې د ا.خ.ډ. گوند «اخډگ» مشران او لوړ پوړي گوندیان د دغۀ گوند د فعالیت له هماغۀ پېله د کي.جي.بي جاسوسان او تالي څټي ول، خو داسې لاسوند د پرگنو په لاس کې نۀ وو چې د خلکو په دغو انگېرنو باندې د صحت ټکی کښېږدي او له نېکه مرغه دا دی اوس همداسې یو لاسوند په خپله د همدې ادارې له پټې لمنې څخه دباندې راوځي او رسوايي ئې عالمونه خبروینه. دا لاسوند د دغۀ هېواد-پلوري گوند یو انکار نۀ منونکی لاسوند دئ چې پښتو ژباړه ئې خپلو کړېدلو پرگنو او د هېواد بډای تأریخ او د هېواد د خپلواکۍ د لارې ټولو شهیدانو ته ډالۍ کوم. دا کتاب ما په ۲۰۰۹ ز. کال کې په بشپړه توگه وژباړﮤ او د خپل فرهنگي یار او دوست ښاغلي اسد دانش په مرستې د دانش خپرندویې ټولنې له پلوه په کابل کې چاپ او خپور شو. د ډېرو لوستونکو د غوښتنې پر بنسټ مې دغۀ کتاب ته له سره یوه ژوره کتنه وکړه او دای له اصلاحاتو وروسته دا کتاب ددویم ځل لپاره د ښاغلو لوستونکو مخې ته په درنښت ږدم.

گنجی در سینۀ خاک

$12.00

سیدنادرشاه کیانی یکی از شاعران عارف و یا می‌توان گفت یک عارف شاعر است که در دوران معاصر زندگی می‌کرد. دوران زندگی سیدنادرشاه کیانی، برابر است با بحران‌های سیاسی افغانستان، دوران آواره‌گی در عصر امیر عبدالرحمن‌خان، دوران تبعیدی امیرحبیب الله‌خان و امارت امان‌الله‌خان وحکومت کوتاه مدت حبیب‌الله‌کلکانی (بچۀ سقاو) و دوران جنگ او با نادرخان در کابل، پکتیا و قندهار و دوران حکومت چهل سالۀ محمد ظاهرشاه.
او که رهبر مذهبی مردم اسماعیلیۀ افغانستان بود، درطول زندگی 75ساله‌اش فراز وفرودهای زیادی را تجربه کرد، از تبعیدها و سفرهای ناخواسته شروع تا نظربندشدن درکابل. به هرحال جوانی وی همزمان بود با پادشاهی امیرامان‌الله‌خان، که یک شاه روشنفکر، مشروطه خواه ومردم دوست بود. او که برای تمام ساکنین این سرزمین حقوق مساوی قایل بود، با جلوس به تخت شاهی، فرمان لغو تبعید شدگان را از طرف حکومت صادر کرد و خانوادۀ سید نادرشاه کیانی با استفاده از همین فرمان دوباره به کابل برگشتند. بعد از روی کارآمدن حبیب‌الله‌کلکانی، دوباره به بهسود فراری شده و تا پایان دورۀ فرمانروایی او در همان جا زندگی می‌کرد.

گویش هزارگی در پارسی افغانستان

$14.00

آنچه در این مجموعه می‌بینید، کوششی است برای به‌سامان‌‌آوردن یادداشت‌های فراوانی در زمینه‌ی گویش هزاره‌گی که طی اقامتم در افغانستان در سال‌های ۱۹۵۸ – ۱۹۵۲ م گرد آورده بودم.
بخش زیادی از مواد را مدیون «دنش هنینگ – هموسلند – کریستن ‌سن» هیأت اعزامی به افغانستان در سال ۱۹۵۴ م هستم؛ به‌ویژه مدیون کلاوس فردینانند (عضو هیأت) که مجموعه‌ی واژگان گردآوری‌شده‌ی او، در مجموعه‌ی من توسط پروفیسور کار یگرونبیچ جابه‌جا شد. مواد دیگر، مخصوصاً مواد در مورد بهسود را خودم جمع‌آوری کردم. این مواد را از کارمندان هزاره و نجرابی – در محل وظیفه‌ی خودم – به دست آوردم.
به استثنای یک معلومات که نجرابی بود، تمام مواد به زبان فارسی ضبط شده بودند. یک مورد به دو زبان فارسی و پشتو ضبط شده بود.
به کاری که من کرده‌ام، می‌توان «مطالعه‌ی مقدماتی» گفت، تا وقتی که در آزمایش‌های مفصل که باید بر روی عناصر ایرانی پیش از مغول، صورت بگیرد؛ عناصری که هنوز هم به مقدار فراوان در این گویش پیدا می‌شود. «لیگتی» قرار خویش برای تحلیل مجموعه‌ی واژگان هزاره‌گی را انجام داد و در مجموعه‌ای که به نام «Acta Orientalia Hangurical, 1954» منتشر شد، به چاپ رسانید. ولی تا وقتی که عناصر مغولی (در گویش هزاره‌گی) – کم یا زیاد – به آسانی قابل شناسایی هستند، آواشناسی مقایسوی این عناصر با عناصر مشابه آنان در زبان مغولی، مایه‌ی دلچسبی است. این [ممیزات] در عناصر ایرانی پیش‌مغولی نیز وجود دارد. به نظر من اهمیت واقعی موقعیت گویش هزاره‌گی همین است.

لانه در دودکش

$10.00

گندم زردشده در دم داسم چه کنم
اگر از سایۀ مرگم نهراسم، چه کنم؟
دلخوشی‌های سفرکردۀ من برگردید
روزگاری است که ویران از اساسم چه کنم
کاش سنگینی غم‌های مرا می‌دیدید
شانه‌ام خسته و من دست خلاصم، چه کنم؟
ای که یک‌مرتبه از ریشه مرا کنده‌ای آه
چهره‌ات را بشناسم، نشناسم؟ چه کنم؟
تو که جمع است دلت از همه‌چیز اما من
با پراکندگی هوش و حواسم چه کنم؟
من که تنها نفسم می‌رود و می‌آید
سال‌ها شد جسدی بین لباسم، چه کنم…

مبارزات مردم افغانستان در راه استقلال

$17.00

داکتر مراد بابا خواجه‌یف در کتاب دست داشته به بررسی نخستین مرحله بازی بزرگ و ارزیابی نخستین جنگ انگلیس در برابر افغانستان پرداخته است. کتاب با آن که در سال‌های اوج جنگ سرد و زیر داربست اندیشه‌های ایدئولوژیک مارکسیستی در شوروی پیشین نگاشته شده است، به رغم یک رشته نارسایی‌ها و روشن است یک جانبه گرایی، تا همین اکنون یکی از بهترین آثار در زمینه است.
تا جایی که در آثار پارسی دری چاپ شده در افغانستان و ایران و نیز آثار چاپ شده در شوروی پیشین و روسیه کنونی به زبان روسی دیده می‌شود، تا کنون کتاب مستقلی درباره جنگ اول افغان و انگلیس (سال‌های 1838 – 1842) به چشم نمی‌خورد. از این رو، اثر دست داشته در نوع خود اثر منحصر به فردی به شمار می‌رود. همین هم بود که ترجمه آن را از نیازهای تاخیر ناپذیر انگاشته و به آن دست یازیدم.

مبارزه زندگی من است

$16.00

دانشجوی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل بودم که با کتاب راه دشوار آزادی آشنا شدم. این کتاب که به قلم خود ماندلا است، توسط خانم مهوش غلامی به فارسی ترجمه شده و از سوی انتشارات اطلاعات در ایران به چاپ رسیده بود. پس از خواندن فصل اول آن متوجه شدم که با یک اثر عظیم تاریخی، سیاسی و ادبی روبرو هستم و بلافاصله شروع کردم به یادداشت برداری. این کتاب با وسواس و دقت فراوان نوشته شده، اما مانند بسیاری از زندگی‌نامه‌های شخصیت‌های بزرگ دنیا، از ماندلا بت‌واره و انسانِ‌مقدس نساخته است؛ بلکه تلاش صورت گرفته با امانت‌داری، زندگیِ یک انسان عادی سیاه‌پوست در افریقای‌جنوبی را به تصویر بکشد که از یک چوپان‌ بچه‌ی روستایی تبدیل به مبارز عصیان‌گر و رهبر می‌شود. در این مسیر دچار اشتباه و تنگ‌نظری می‌شود، به قول خودش جوانی بوده که کم دانشی خود را با ستیزه‌جویی جبران می‌کرده؛ اما از اشتباه‌های خود به زودی پند می‌گیرد و گام‌به‌گام با زمان، از درون دچار تحول می‌شود. این تحول را به بیرون انتقال می‌دهد و چنان اثر عمیق و ماندگار از خود برجای می‌گذارد که تاریخ مبارزات عدالت‌خواهانه را به دو قسمتِ قبل از ماندلا و بعد از ماندلا تقسیم می‌کند.

مبتلا به سقوط

$10.00

به ذهن ابر که آمد خیال باریدن
نکرد از خودش اصلاً سوال باریدن

نگفت شنبه و یک‌شنبه و دوشنبه و داشت
همیشه ریگی در کفش، سال باریدن

نماند جنگل و دریا و کوه و دشت که هست
تمام هستی ما احتمال باریدن

اگر نه ابر… چرا تکه تکه‌ایم پس از
به‌هم‌رسیدن‌مان در کمال باریدن؟

من ابر هستم با اسم مستعار غزل
به جستجوی مکان و مجال باریدن

به گوشه‌ای متمرکز نشسته‌ام که چطور
به واژه‌ها بدهم انتقال باریدن

رسید گریه و طوری گرفت بغضم را
که شد گرفته به آن گریه، حال باریدن

محاکمه

$14.00

عیساخان صبح روزی که آن لحظه به یاد نمی‌آورد کدامین روز و از کدامین ماه سال بود – البته به او بایست حق داد که نداند، زیرا ماه‌ها و حتی گاه سال میلادی نیز در ذهنش مخلوط شده بودند و غریبه می‌نمودند – وقتی از خواب بیدار شد، حضور افسرنظامی دانمارکی‌ای را بالای سرش متوجه شد. اگر ظاهر دانمارکی افسر نمی‌بود، چه‌بسا که او در آن پریشانی ذهن حتی مکان بیدارشدنش را نیز درنمی‌یافت که در اردوگاه پناهندگان سندهولم به سر می‌برد. داشت خواب روستایش در افغانستان را می‌دید و اکنون با دیدن افسر، گویی از آسمان به زمین افتاده باشد، زمان و مکان در مخیله‌اش در هم آمیخته شدند همراه با واقعیت و وهم، چنان که اکنون هم‌روستائیانش را پشت پنجره‌ی اتاقش که رو به حویلی پائیزی اردوگاه باز بود، قدونیم‌قد ایستاده می‌دید. مگر این افسرنظامی برایش یادآور واقعیت عظیم و خشن و ناگواری بود، چنان صعب و ابهت‌وار که گویی سقفی را بر سرش فروریخته باشند.

مرگ سودخور

$15.00

من در سالهای 1312 هجری که طلبه‌ی مدرسه‌های بخارا به شمار می‌رفتم، بی‌باششگاه ماندم و در بخارا که تقریباً صد در مدرسه‌ی کلان و قریب همین‌قدر مدرسه‌ی خرد داشت، برای من حجره‌ی قابل استقامتی به زودی یافت نشد. زیرا هرچند همه‌ی مدرسه‌های بخارا رسماً وقف بوده، خرید و فروش آن‌ها از روی شریعت روا نباشد هم در زمان‌های آخر با فتوای علمای دین که در مسئله‌های دینی حیله‌های شرعی را به کار می‌بردند، همه‌ی حجره‌های مدرسه‌ها به طرز خرید و فروش ملک خصوصی شده بدست آدمان پولدار افتاده بود و طلبه‌های فقیر در جای استقامت یافتن به دشواریها می‌افتادند.

در همان روزهایی که در جستجوی حجره بودم یکی از دوستانم با راه مصلحت به من گفت:

– «قاری اشکمبه» نام یک کس هست که چند در حجره‌ی زر خرید دارد، اگر از وی پرسی، شاید یکی از حجره‌هایش را به تو به عاریت بدهد.

با شنیدن این مصلحت آن دوستم دقت من از حجره دادن یا ندادن آن آدم زیادتر بنام او کشیده شد.

در حقیقت هم این نام خیلی غلطی بود، من می‌دانستم که خلته‌ی معده‌ی حیوان را که در آنجا خوراکِ خورده شده جمع می‌شود، «اشکمبه» می‌نامند.

مروری بر شعر معاصر تاجیکستان

$25.00

زبان فارسی در فرارود (آن‌سوی رود آمو) بیش از هزارسال زیر فشار بوده است و این فشار هرزمان شدیدتر نیز شده است. سلجوقیان، قراخانیان، تیموریان، اشترخانیان، شیبانیان، منغیتیان و روسیه‌ی تزاری هیچ سودی نمی‌دیدند که این زبان رشد داشته باشد. از نیمه‌ی پسین سده نوزده که روسیه‌ی تزاری خاک امیرنشین بخارا را تحت استیلای خود قرار داد، کار زبان باز رنگی دیگر گرفت. سیدرضا علی‌زاده (تولد 1266خ/1887م) – (وفات 1324خ/1945م) که از فرزانگان زمان خود بود و در زمان بلشویک‌ها جان خود را از دست داد، در حق سلطه‌ی روسیه می‌فرماید: «دولت روسیه زبانی را به جز زبان روسی به رسمیت نمی‌شناخت و احترام نمی‌کرد… و برای محو زبان دیگر می‌پرداخت، چنان‌که مردم لهستان و اکراین را جبراً به ترک زبان مادری‌شان واداشته و آن‌ها را مجبور به روسی گفتن و نوشتن کرده بود.»

مسعود؛ چهره‌ای صمیمی از رهبر افسانه‌ای افغانستان

$30.00

سفر من به شناخت مسعود، به هشت سال پیش برمی‌گردد؛ به یک بعدازظهر در شهر لس‌آنجلس. یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت که حتماً باید مستندی ببینم دربارهٔ جنگجویی در افغانستان. مردی پر از راز و رمز به نام احمدشاه مسعود.
من هیچ‌گاه قبلاً نامش را نشنیده بودم و به‌طورکلی افغانستان به طرز ساده‌ای برای من یک جای خیلی‌خیلی دور بود؛ سرزمین افسانه‌ها و حماسه‌ها که بعدها داستان‌های وحشتناکی از حملهٔ روس‌ها به آن کشور شنیده شد و جدیداً کابوس طالبان به آن اضافه گشت. بعدازاین ماجرا من مستند مسعود را نگاه کردم.
از آن لحظه، من فقط چشمان مسعود را به خاطر دارم و چشمان همراهانش را. به طرز باورنکردنی، این مرد، قوماندانی که با شجاعت تمام علیه روس‌ها جنگید، در حال خواندن شعر برای سربازانش بود. همچنان که بیشتر نگاه می‌کردم، جان‌فشانی‌های بسیار این افغانستانی‌ها مرا کاملاً از جایی که بودم رها کرد و به پنجشیر برد و به من چیزهایی دربارهٔ منابع فوق بشری روح انسان آموخت.

مکتب کهنه

$6.50

من به مکتب رفتم، مکتب‌خانه مانند خانه‌ی ما وسیع، دو بهره (چهاردره)، روشن و بیغلاغله نبود. مکتب یک خانه‌ی تنگ بود، دو در داشت، که یکی از آنها درآمد یک طبقه بود، آن در را هم در وقت‌های سرما پوشانده می‌ماندند. درِ دیگرش دریچه‌ای بود، که سه چهار-یک آرشین قد و نیم آرشین بر داشت. مکتب‌دار(معلم‌مان) به وی یک کاغذ(تریزه‌ی کاغذی) کرده برای در برف و باران ندریدن آن به کاغذش روغن زغیر مالیده بود. کاغذ روغنین چنگ و خاک کوچه را به خود گرفته بود، که مانند دم‌گیر دیگ سیاه و چرکین شده بود. اگر از خاطر فراموش نکرده باشم، آن کاغذ به‌روی پرچین مکتب‌دار همرنگی داشت. بنابر این از این دریچه هم به خانه روشنی درست نمی‌آمد. مکتب‌خانه از زیر سقف، از جایی که سقف با دیوار پیوند می‌یابد، از دو طرف دوتایی روزن‌های چهاریک آرشینی داشته باشد هم روشنایی‌های که از آن روزن‌ها می‌درآمدند، نه به زمین مکتب، بلکه به روبروی خود: بر دیوار خانه به زیر سقف می‌افتادند.

مگس خیره‌سر

$11.00

این رویداد در میان مگس‌ها، در منطقه‌ای از آن شهر بزرگ رخ داد که ساختمان‌های بلند و بسیار متراکمی دارد. در آن‌جا ساختمان بسیار بلندی وجود داشت. پایین‌ترین طبقه‌ی این ساختمان، خانه‌ای بود که نور بسیار کمی داشت. نیم این خانه پایین‌تر از سطح زمین و در میان خاک بود. بلندمنزل‌های دو سوی کوچه‌ی تنگ، مانع ورود نور خورشید به این زیرزمین می‌شد. به همین سبب، از طرف صبح در آن خانه روشنایی دیر می‌آمد؛ اما شامگاه، تاریکی زود فراگیر می‌شد.
در آن زیرزمینی یک خانواده‌ی سه‌نفره زندگی می‌کردند: پدر، مادر و پسرشان. پدر و مادر هر دو سر کار می‌رفتند و پسرک دوره‌ی متوسطه را تازه شروع کرده بود.
در روز رخداد واقعه‌ای که می‌خواهم قصه کنم، در آن‌وقت شام، هم مادر و هم پدر هنوز از کار برنگشته بودند. پسر نیز از مکتب آمده و درس خوانده بود و خسته شده بود. کتاب درسی‌ای را که خوانده بود، روی میز باز گذاشته و تا موقع برگشتن مادر و پدرش، برای بازی‌کردن بیرون رفته بود.

ناقص‌الحقل

$15.00

پیش از پرداختن به اصل موضوع، می‌خواهم تأکید کنم، من هیچ کشوری را نمی‌شناسم که مسئلهٔ برابری زن و مرد در آنجا حل شده باشد. در هر گوشهٔ دنیا، نابرابری حقوق زن و مرد به نحوی وجود دارد و تمام کشورها با این مسئله‌ روبه‌رویند. اما در کشورهای پیش‌رفته، مشکلات جامعه، از جمله این مشکل، به رسمیت شناخته شده است. در آنجا اندیشمندان، جامعهٔ شهروندی و نهادهای مدافع حقوق بشر در جهت روشنگری و تأمین برابری جنسیتی، کار و تلاش می‌کنند. آنان مقاله می‌نویسند؛ کتاب منتشر می‌کنند؛ فلم، نمایش و موسیقی تولید می‌کنند؛ بحث برابری جنسیتی را شامل نصاب درسی می‌کنند و از نصاب درسی، شاخص‌های جنسیت‌ستیزی را حذف می‌کنند. اما در افغانستان این مشکل به رسمیت شناخته نمی‌شود؛ بر آن سرپوش گذاشته می‌شود تا به‌نحوی، دیده‌نشدن مشکل، مساوی به نبودن آن وانمود شود. این است که زن در افغانستان و کشورهای شبیه آن، از امکانِ گذار به حقِ داشتنِ کرامت انسانی محروم است.

1 4 5 6