
مجلهی دریچه – شمارهی 3
$17.00
- طراح | صفحهآرا: سایه
- تعداد صفحات: 72 صفحه
- نوع جلد: شومیز
- قطع: رقعی
- دستهبندی: افغانستان، داستان، کودک و نوجوان، مجله
گزینههای خرید:
پارهای از متن:
در شمارههای پیشین سعی شد مطالب سودمند، خواندنی و درخور آموزش درج مجله شوند. بدون استثنا در تمام بخشها، هدف مکتب دریچه آموزش و پرورش است؛ خواه این آموزش از طریق درسهای حضوری و غیرحضوری به دانشآموزان انجام شود و خواه از طریق نشر و پخش نوشتهها و مطالب آموزنده در مجله و ویبسایت مکتب دریچه. این آموزش به صورت کُل به دو گونه صورت میگیرد: مورد اول، با نشر آثار علمی، مقالهها و داستانهای آموزنده…، و مورد دوم، با نشر و پخش گزارشها و آگاهیهای دست اول و موثق، نشر خاطرات افراد، چشمدیدها و مصاحبهها با اصحاب تجربه و متخصص. مورد دوم که بیشتر جنبهی افشاسازی دارد، هدف دریچه از آن، برجستهسازی و افشای اوضاع نابسامان زندگی زنها، محرومیت آنها از آموزش در حکومت طالبان است. خوانندگان با مطالعهی خاطرات، چشمدیدها و دلنوشتههای آنها درمییابند که به راستی زنان و دخترانِ افغانستان در حکومت طالبان چه زجری میکشند و چه عذابی را تحمل میکنند. کارگزاران مجله و مکتبهای حضوری و غیرحضوری دریچه سعی میکنند با انتشار هر شمارهی مجله، به اهداف آموزشی و افشاسازی خود نزدیکتر شوند.
افزون بر آگاهیدهی و پخش دانش، هدف مجله این است که زمینهای برای رشد زبان نوشتاری شاگردان مکتب دریچه در سراسر جهان فراهم کند. همه میدانند که رشد زبان نوشتاری در هر فرد، نیاز به تمرین و ممارست بیشتر دارد. تنها افرادی میتوانند خوب بنویسند و توجه مخاطبان را به طرف آثار خود جلب کنند، که خوب میخوانند و برای نوشتن، وقت بیشتر از دیگران میگذارند و یا در گذشته گذاشتهاند و امروز به این مهارت دست یافتهاند. اما تازهکارها، با کسب گام به گام مهارتهای نوشتن و تمرین عملی آن در هر روز یا هر هفته، میتوانند به این توانایی برسند و بیشتر به نوشتن علاقمندی پیدا کنند. اکثر نویسندگان مبتدی بر کاستی و ضعفهای خود در نوشتن آگاه نیستند؛ وقتی اولین یا دومین نوشتهی خود را تمام میکنند، از خواندن آن لذت میبرند و احساس غرور پیدا میکنند. گمان میکنند که اولین نوشتهیشان بدون شک بهترین نوشته است و بیگمان برای نشر در هر نشریهای مناسب است و بدون چون و چرا باید پذیرفته و منتشر شود. و اگر روزی با مخالفت جدی مسئولین نشریه روبهرو شود، مبنی بر اینکه نوشتهیشان دچار مشکل فنی و محتوایی است و شایستهی نشر در یک نشریهای با خوانندگان زیاد نیست، به شدت ناراحت میشوند. خسته و دلزده میشوند و دست از نوشتن میکشند. این اتفاق بسیار افتاده است؛ حتا برای نویسندگان بزرگ زمانی که در آغاز کار نویسندگی قرار داشتهاند. اما مجله دریچه با هدفی که در پیشرو دارد، سعی میکند، این اتفاق برای هیچ یک از نویسندگان عزیز ما نیفتد.
مجلهی دریچه برای یاددهی ایجاد شده است. این مجله به منزلهی یک کارگاه عمل میکند. علاوهبر اینکه ماهانه در آن نوشتههایی از نویسندگانِ باتجربه و توانا منتشر میشوند، نوشتههایی از نویسندگان مبتدی و تازهکار که اکثر آنها شاگردان مکتب دریچه هستند، نیز به نشر میرسند. نوشتههایی که از شاگردان دریافت میشوند، با خوانش، بازبینی و ویرایش مجدد در مجله منتشر میشوند. کارگزاران مجلهی دریچه با این شیوه، ضمن اینکه نوشتههای شاگردان را با کیفیت خوب منتشر میکنند، نقاط قوت و ضعف نوشتههای آنها را به گونهی عملی به آنها یاددآور میشوند. با نشر این نوشتهها، آنها بیشتر تشویق میشوند. بیشتر گرایش به خواندن و نوشتن پیدا میکنند. در مرحلهی بعدی، ضعفهای خود را اصلاح میکنند و با دقت بیشتر دست به قلم میبرند و مینویسند. ما دیدهایم شاگردانی که بدون وقفه برای مجله مطلب فرستادهاند، نوشتههای بعدیشان به مراتب بهتر از نوشتههای قبلی آنها بودهاند. این یعنی پیشرفت! ما باورمند استیم، شیوهای را که در پیش گرفتهایم، شاگردان ما را زودتر به شکوفایی نزدیک میسازد؛ فرهنگ نوشتن را ترویج میکند، خواندن را در جامعه نهادینه میسازد و در نهایت، این شیوه یکی از بهترین راههای عملی تولید نویسنده است.
پرداخت ایمن
درگاه ایمن و مطئن
ضمانت بازگشت
درصورت مشکلات فنی و فیزیکی
انتقال رایگان
برای خرید بیش از ۱۲۰ دالر
سلامت فیزیکی
انتقال سالم و استاندارد کتاب
Related products
مجلۀ دریچه | شماره 5
$17.00آیا تا به حال به محتوای چیزهایی که میآموزید فکر کردهاید؟ به کتابهایی که میخوانید و به سخنانی که میشنوید، توجه کردهاید چهقدر از لحاظ کیفیت و محتوا مناسب و سالم است؟ خیلیها به این نکات مهم و اساسی کاملاً بیتوجهاند در حالی که رعایت این نکات و توجه به سالم بودن محتوای آموزشی به آن اندازه مهم است که ما به بهداشت غذای روزمرهی خود توجه میکنیم. چون میدانیم غذایی را که روزمره میخوریم، اگر بهداشتی نباشد، ما را مسموم میکند و گاهی ممکن است حتا باعث مرگ ما شود. بیتوجهی به محتوای کتابی که میخوانیم و سخنانی که میشنویم، خطرش به مراتب بیشتر از غذای غیر بهداشتی است. به دلیل این که غذای غیر بهداشتی فقط ما را مسموم میکند یا ممکن است فوری مرگ ما را رقم بزند. اما کتابهای نامناسب و محتوای آموزشی مزخرف تمام عمر، توانایی ذهن ما را کاهش میدهد و قدرت نظارت بر کردارهای منطقی و عقلانی را از ما میگیرد. داشتن چنین ذهنی ضعیف و علیل ما را تقلیل میدهد به افراد سطحینگر، خرافاتی و بیسواد که حتا قابلیت تشخیص خوب را از بد ندارند و به هر گفتارِ دروغ باور میکنند و به هر کردار نادرست دل میبندند.
در طول 20 سال گذشته افرادی که با شنیدن تعریف سادهای از بهشت، حاضر میشدند عمل استشهادی انجام دهند، به نظر تان دیوانهی مادرزادی بودند؟ نخیر! آنها را دیوانه ساخته بودند. آنقدر با آموزشهای غلط و سخنان مزخرف ذهنشان را پر کرده بودند که قادر نبودند تشخیص دهند کاری را که میکنند، اشتباه است. ذهن آنها تا اندازهای مسموم شده بودند که به یک دستور ساده و وعدهی دروغین حاضر میشدند هر کاری غیرعقلانی را انجام دهند؛ خود را تکهپاره میکردند و دیگران را نیز به کام مرگ میانداختند. حال، فضا برای چنین آموزشهایی بیشتر آماده شده است. آموزشهای اشتباه، محتوای درسی نامناسب در هر جایی میتواند باشد؛ فرقی نمیکند مکتب باشد یا مدارس دینی که به دست آدمهای مخصوص اداره و کنترل میشود.
شیههی رخش
$15.00در میان باغی بزرگ، خانهی قدیمی و باابهتی قرار دارد. خانه از گِل خام ساخته شده، اما از ظرافت باقیمانده در آن، پیداست که روزگاری بازار و رونقی داشته است. در گوشهای از بزرگترین اتاق خانه، پیرمردی بر روی صفحهای از شن و ریگ خم شده و به دقت به آن خیره شده است. او گوشهی دستار پهلَوی خودش را از جلو به عقب میبرد و با چوبی که در دست دارد، روی صفحهی شنی، خط ممتدی را از گوشهی راست بالایی به طرف چپ آن رسم میکند. آثار بیخوابی و خستگی در چهرهی استخوانی و بزرگش به چشم میخورد. دخترش شهرناز با کاسهای آب به کف وارد اتاق میشود.
گریه کن سرزمین محبوب من
$15.00آن روزها، تقویم تاریخ را حوادث طبیعی تعیین میکرد. حوادثی مانند زلزلۀ کلان، گاومرگی، سیلاب، خشکسالی و یا هم نزاعهایی که میان دو قریه یا دو طایفه صورت میگرفت، مبدأ محاسبات انگاشته میشد. به همینگونه روزی که عروسی مادرم بود، بهگونۀ بیسابقه، ملخ هجوم آورده بود و سال عروسی مادر و پدر در سال ملخ واقع شده است.
سرزدن گیاهان، شگوفۀ درختان، آوای پرندگان مهاجر، پیام هریکی، از فصلی خبر میداد و مردم بهصورت دقیق از روی این حوادث میدانستند که در کدام فصل سال قرار دارند و چه باید بکنند. آمدن خیل مرغابی پس از گذشت چله صورت میگرفت و سردی هوا رو به گرمی مینهاد؛ قطار کلنگها و لکلکها با منظرۀ تماشاییشان بوی بهار را با خود میآورد. با گذشت چهل روز نخست زمستان، گلهای سفید از زیر برف سر میکشیدند که به گل بهمنی موسوماند و همزمان با تحویل سال، لالههای خوشرنگ با داغ سیاه بر دل جلوهگری میکردند. در ماه ثور کبکها به جفتگیری میپرداختند و بر نوک صخرهها، کبکهای نر برای جلب جفت خویش به غزلسرایی میپرداختنند. روزها به ساعتها و دقیقهها تجزیه نشده بودند. سه جزء داشتند. پگاه، چاشت و بیگاه. کسی به کمبود وقت قرار نداشت؛ همه کس ساعاتی برای کار، استراحت، دیدن دوستان و اقارب و اختلاط داشتند.
شمار کتابها محدود بود. تعداد آنها از چند درجن بیشتر نبود و بالای تاقچه و یا رفها جا میگرفتند. خانههای رهایشی دستهبندی ناشده بود. در بیشتر موارد در خانههای نشیمن، هم تنور میافروختند و آشپزی میکردند و هم در گوشۀ آن گوسالۀ شیرخوار و یا بزی، جا خوش کرده بود…
قصه های شبانه برای کودکان شجاع
کودکان عزیز،
این کتاب به شما از کار و تلاش زنانی قصه میکند که زمانی در سن و سال شما بودند و مانند شما آرزوهای کلانی برای زندگیشان داشتند. آنها تنها آرزو نداشتند. برای رسیدن به آرزوهایشان برنامه هم داشتند و مهمتر از آن، تلاش هم میکردند. این زنها هیچ چیزی از شما بیشتر نداشتند. بعضی از آنها فقیر بودند. در کشور بعضی از آنها جنگ جریان داشت؛ ولی آنها تسلیم نشدند و دنبال آرزوهای کلان خود رفتند. آنها موفق شدند. آنها به تمام دنیا ثابت کردند که فرقی میان دختر و پسر نیست. هر کس که بخواهد، میتواند زندگیاش را تغییر بدهد، کامیاب شود و دنیا را متوجه خود بسازد.
گهواره کتاب «قصه های شبانه برای کودکان شجاع» را با این امید نشر میکند که شما هم به آرزوهای کلان خود فکر کنید. برای رسیدن به آرزوهایتان برنامه بسازید و مهمتر از همه تلاش کنید به این آرزوها برسید.
کودکان عزیز،
تمام دنیا فرش راه شماست. شما دنیای آینده را آن طور میسازید که آرزو دارید.
به امید کامیابیهایتان.
Reviews
There are no reviews yet.